۶۴ قلک بچه‌ها، امام را متاثر کرد [حضرت امام] براي خودش عنوان و بهره‌یی قایل نبود. آن دستی که توانسـته بود تمام سیاسـت‌هاي دنیا را با قـدرت خـویش تغییر دهـد وجا به جـا کنـد، آن زبـان گویـایی که کلامش مثـل بمب در دنیـا منفجر می‌شـد و اثر می‌گـذاشت، آن اراده‌ي نیرومنـدي که کوه‌هـاي بزرگ در مقابلش کوچک بودنـد، هر وقت از مردم صـحبت می‌شـد، خودش را کوچکتر می‌انگاشت و در مقابـل احساسـات و ایمان وشـجاعت و عظمت و فـداکاري مردم سـر تعظیم فرود می‌آورد وخاضـعانه می‌گفت: مردم از ما بهترنـد. انسان‌هـاي بزرگ همین گونه‌انـد. آن‌هـا چیزهـایی را می‌بیننـد که دیگران نمی‌تواننـد و یـا نمی‌خواهنـد رؤیت کننـد. گـاهی در مقابل کارهـایی که به نظر مردم معمـولی می‌آیـد، آن روح بزرگ و آن کـوه سـتبر تکـان می‌خورد و می‌لرزیـد. هنگـام جنـگ، بچه‌هـاي مدرسه در نماز جمعه‌ي تهران قلک‌هاي خود را شکسته بودند و پول‌هایش را براي جنگ هدیه کرده بودند. فرداي آن روز که خدمت امـام رحمه الله رسـیده بودم، ایشـان را در حـالی که چشـم‌هاي خـدابینش از اشک پُر شـده بود، دیـدم؛ به من فرمودنـد: کار این بچه‌ها را دیـدي؟ به قـدري این کار به نظرش عظیم آمده بودکه او را متأثر ساخته بود. ۶۸/۴/۸ 🇮🇷کانال اساتید انقلابی http://eitaa.com/asatid_enghelabi http://sapp.ir/asatid_enghelabi