#خاطرات_رهبر_انقلاب ۷۶
شناسـایی منطقـه
در روزهـاي آغـازين جنـگ، در ســتاد جنگهـاي نـامنظم فعـالیت میکردیم کارمـان شـناسایی دشـمن بود. روزي براي شـناسایی عراقیهـا، منطقهاي رفتیم که قبلاً ـ دشـمن در آنجا اسـتقرار داشت، در آن محـدوده، یـک جوي آب به نـام جوي سـیدحسن بود که دو طرف آن را درختـان انبوهی پوشانـده بود. هر طرف جوي که میایسـتادي، طرف مقابـل به علت ازدحام درختها، قابل رؤیت نبود. تصور ما این بود که عراقیها در برابر ما - در آن سـمت جوي- قرار دارنـد. بـا حـالت آماده باش، از سـمت راست جوي به طرف جلو حرکت میکردیم. ناگهان با سـر وصـداي زیادي مواجه شدیم، فکر کردیم دشـمن رو به روي ماست. آنها نیز در مورد ما همین تصور را داشـتند. با رعایت اصول حفاظتی، به آن طرف جوي پریدیم. در همان اثنا، نگاهمان به چهره مقام معظم رهبري افتاد. در آن زمان، ایشان نماینده حضـرت امام قدس سره در شوراي عالی دفاع بودند. معظمله به اتفاق چند نفر دیگر -قبل از ما - براي شـناسایی منطقه رفته بودند. کار شـناسایی آنان تمام شـده بود و داشـتند برمیگشـتند. دیدن آقا در آن مکان براي ما خیلی جالب بود. ما از آن دیدار، روحیه گرفتیم. سـلاحهایمان را به حالت عادي در آوردیم و از محبت گرم آیةالله خامنهاي بهره بردیم. آقا با تک تک ما دست دادند و یکایک ما را بوسـیدند.
سردار سرتیپ پاسدار علی فدوي.
پرتوي از خورشید، ص۱۵۹
#خاطرات
#رهبر_انقلاب_اسلامی
#سید_علی_خامنه_ای
#تبیین
🇮🇷 کانال اساتید انقلابی
http://Eitaa.com/asatid_enghelabi
http://Sapp.ir/asatid_enghelabi