✅ چطور ایران توانسته ماهرانه از ورود به جنگ مستقیم اجتناب کند؟ لیز اسلای، مصطفی سلیم و سوزان هایداموس 🗞واشنگتن پست به گفته تنی چند از اعضای گروه های "محور مقاومت" و تحلیلگران نظامی، جنگ غزه به ایران این فرصت را داده است تا ظرفیت شبکه تازه بازسازی شده شبه نظامیان متحد خود را به نمایش بگذارد؛ این شبکه دامنه راهبردی تهران را نشان دهد و در عین حال به آن اجازه دهد از جنگ فاصله بگیرد. پس از حمله هفتم اکتبر حماس به اسراییل، هر روز یکی از این گروه های شبه نظامی نزدیک به ایران در منطقه، حمله‌ای را در جایی از خاورمیانه انجام داده‌اند - و در برخی روزها چندین حمله در مکان‌های مختلف صورت گرفته است. حوثی ها در یمن کشتی های عازم اسراییل را در دریای سرخ هدف قرار می دهند. کتائب حزب‌الله و سایر گروه‌های عراقی به پایگاه‌های آمریکا در عراق و سوریه حمله می‌کنند و حزب الله لبنان روزانه در حال تبادل آتش با نیروهای اسرائیلی در سراسر مرز اسرائیل و لبنان است. این حملات می‌توانند تصادفی به نظر برسند، اما آنها ثمره یک استراتژی دقیق تنظیم شده است که در پی ترور قاسم سلیمانی، رهبر نخبه نیروی قدس ایران در سال ۲۰۲۰، برای ایجاد انسجام در اتحاد ضعیف شبه‌نظامیان - که از سوی تهران به عنوان "محور مقاومت" نامگذاری شده است، شکل گرفت. اگرچه به نظر می رسد این گروه ها نامرتبط باشند - یک سازمان شورشی در یمن، یک جنبش چریکی در لبنان و شبه نظامیانی که برای مبارزه با نیروهای آمریکایی در عراق تشکیل شده اند - اما اعضای این گروه ها و تحلیلگران گفتند که همه آنها یک چیز مشترک دارند: وفاداری آنها به ایران، که آنها را تسلیح و تامین مالی کرده و برای آنها الهام بخش است. آنها به همراه حماس اجزای اصلی محور مقاومت را تشکیل می‌دهند. جوزف ووتل فرمانده سابق سنتکام که بر نیروهای آمریکایی در منطقه نظارت داشت، گفت: «آنچه این عناصر مختلف انجام داده‌اند و با این حملات به پیش می‌روند، نشان‌دهنده قدرت این شبکه نیابتی است که ایران در سرتاسر منطقه ایجاد کرده است و این موضوع بسیار نگران‌کننده است.» در مصاحبه‌ها، مقامات مرتبط با سه گروه اصلی محور مقاومت، سطحی از هماهنگی بین خود را توصیف کردند که در مقایسه با گذشته، بی‌نظیر است. آنها گفتند که نمایندگان شبه نظامیان از طریق یک اتاق عملیات مشترک که به طور منظم، اما نه همیشه، در بیروت ملاقات دارند، همکاری و مشورت می کنند. مقامات گفتند که هیچ گروهی کنترل را در دست ندارد و هر کدام بر اساس توانایی‌ها و برنامه‌های محلی خود، در مورد حملاتی که در منطقه خود و در چه زمانی انجام دهند، دارای خودمختاری هستند. برای مثال، حوثی‌ها وظیفه حمله به کشتی‌ها را بر عهده گرفته‌اند تا جامعه بین‌المللی را تحت فشار قرار دهند تا اسراییل را وادار به آتش بس در غزه کند. گروه های عراقی در واکنش به حمایت دولت بایدن از اسرائیل، پایگاه های آمریکا را هدف قرار می دهند و حزب الله به سمت اسرائیل شلیک می کند تا نیروهای اسرائیلی را از جبهه غزه دور کند. همزمان مقامات این گروه‌ها گفتند، همه اقدامات برای اجتناب از یک جنگ منطقه‌ای گسترده‌تر تنظیم شده‌اند - این نشان می‌دهد در حالی که شبه‌نظامیان در عملیات‌های فردی خودمختاری دارند، اما اقدامات آنها طوری طراحی شده‌اند که با اهداف استراتژیک ایران در تضاد نباشد. یکی از مقامات کتائب حزب‌الله، بزرگترین گروه عراقی که حملات را انجام می‌دهد، گفت: "در طول جلسات، درباره به‌روزرسانی‌ها و پیشرفت‌ها در تمام جبهه‌ها و اینکه چگونه عملیات‌ها از نظر استراتژیک به نفع هر جبهه است، بحث می‌کنیم. او گفت: «ایران انواع حمایت‌ها را ارایه می‌کند، اما وقتی نوبت به تصمیمات و اقدامات میدانی می‌رسد، تصمیم با ماست.» مقامات می گویند که سید حسن نصرالله، رهبر حزب الله لبنان، به عنوان بلندپایه ترین شخصیت و قدیمی ترین فرمانده، موفق ترین و مبارزترین گروه، نقش رهبری را در تحکیم این ائتلاف ایفا کرده است. ترور قاسم سلیمانی، سکته ای در رهبری محور ایجاد کرد. سلیمانی به‌عنوان فرمانده شاخه بین‌المللی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تقریبا به‌تنهایی به پرورش شبه‌نظامیان پرداخت و در این راه به مقامی اسطوره‌ای دست یافت که بسیار فراتر از درجه رسمی او بود. بدون سلیمانی، رقابت‌ها به‌ویژه در میان شبه‌نظامیان عراقی بالا گرفت که رهبر آنها، ابومهدی المهندس، در همان حمله علیه سلیمانی ترور شد. نصرالله برای میانجیگری وارد عمل شد و شروع به اجرای استراتژی جدیدی کرد که آن را "وحدت جبهه‌ها" نامید و همه گروه‌ها متعهد شدند که در صورت حمله به هر یک از آنها در مناطق مربوطه خود وارد عمل شوند 🇮🇷 کانال اساتید انقلابی و نخبگان علمی @asatid_enghelabi ایتا و سروش https://eitaa.com/asatid_enghelabi https://splus.ir/asatid_enghelabi