🔻فرجام تلخ قائم مقام فراهانی بخش دوم ✍فتحعلیشاه که برای تمشیت کار اصفهان به آن شهر رفته بود، پس از آرامش نسبی شهر، به یاد جوانی هوس شکار مرغابی در کنار زاینده‌ رود کرد و چون بدون خرقه و جبه کافی بیرون رفته بود، به شدت بیمار شد و در نهایت فوت کرد. غلامحسین‌خان سپهدار عراق، نظم اصفهان را در دست گرفت، جنازه شاه را به قم فرستاد و سپس نامه‌ای برای محمدمیرزا و قائم مقام فراهانی به تبریز فرستاد و آنان را به شتاب درآمدن به پایتخت دعوت کرد 🔸وقتی محمدشاه به مسند شاهی نشست قائم‌ مقام فراهانی را به صدارت برگزید. وطن‌پرستی و درایت صدراعظم بر هیچ‌کس پوشیده نبود. مدیران کمپانی هند شرقی و فرمانروای انگلیسی هندوستان با تفکرات ضد استعماری قائم‌مقام آشنا بودند و از نفوذ او بر محمدشاه به خوبی اطلاع داشتند. آنها سعی می‌کردند با هر ترفندی قائم‌مقام و محمدشاه را از تصرف هرات منصرف کنند. لذا از ابتدا درصدد توطئه و براندازی قائم‌مقام بودند تا بتوانند بر محمدشاه تسلط کامل داشته باشند. سر اویوارد فریزر، فرستاده مخصوص نخست‌ وزیر انگلیس با قائم‌مقام به گفت‌وگو پرداخت. قائم‌مقام در رد تقاضای انگلیس برای گرفتن امتیازات تجاری چنین گفت: « تا به حال عهدنامه ترکمنچای را در تأسیس قنسولخانه روس اجرا نکرده‌ایم و تا آخر به هر طریق با مردی یا نامردی آن را باطل و مردود خواهیم کرد و چنین حقی را به هیچ دولت دیگری نمی‌دهیم.» 🔸 انگلیس و ایادی او بر محمدشاه القا کردند که صدراعظم نسبت به او بی‌اعتنا است و قصد براندازی پادشاهی او را دارد زیرا قائم‌مقام معتقد به تفکیک حکومت و سلطنت بود. نمایندگان استعمار، توأمان خواهان سلطنت و حکومت محمدشاه بودند زیرا شاه فردی ضعیف بود و به آسانی تسلیم خواسته‌های ایشان می‌شد. بر این پایه آنان برای انجام مقاصد خود از مهد علیا، زن محمدشاه و مادام شل، جاسوس انگلیسی در دربار استفاده کردند و محمدشاه نیز به اغوای آنان، در ۲۴ صفر ۱۲۵۱ ه.ق به قتل قائم‌مقام رضا داد 📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436