🔻 فرجام تلخ قائم‌ مقام فراهانی بخش سوم ✍باغ نگارستان محل توقف و استراحت موقت شاه بود. قائم‌مقام فراهانی طبق معمول به باغ نگارستان احضار شد. او همیشه با عده‌ای از یاران و منشیان خود حرکت می‌کرد. آن روز از ورود همراهانش به باغ جلوگیری کردند. او را به عمارت اندرون بردند. سه روز در حوضخانه به انتظار ملاقات نشست رخصت دیدار شاه را به او ندادند. قائم‌مقام همه چیز دستگیرش شد. او چنین روزهایی را پیش‌بینی می‌کرد. بالاخره با سعایت بدخواهان و با اجرای فرمان محمدشاه، اسماعیل‌خان قراچه‌ داغی، رئیس فراشان خلوت، در حوضخانه باغ نگارستان به او قهوه قجر دادند و چون دیر مؤثر افتاد، سه نفر از عوانان بر سرش ریختند و با دستمالی خفه‌اش کردند 🔸جسدش را شبانه بر استری پیچیده در بقعه شاه عبدالعظیم و در ۳۰ صفر ۱۲۵۱ ه.ق بدون غسل و کفن به خاک سپردند. از متولی آستان نقل شده: «اذان صبح بود که در صحن مطهر را زدند. من خود رفتم در را گشودم. چند نفر از غلامان کشیک‌خانه نعشی را وارد کرده، گفتند: شاه فرموده این نعش را دفن کنیم. پرسیدم جنازه کیست، گفتند: قائم مقام فراهانی. خواستم غسل داده کفن کنم، راضی نشدند. گفتند، وقت تنگ است و مجال نیست بالاخره سید بزرگوار و عالم علم دانش با ملبوس تن بدون غسل و کفن در صحن امامزاده حمزه جنب مزار ابوالفتوح رازی به خاک سپرده شد.» 🔸لسان‌ الملک سپهر در جلد دوم ناسخ‌ التواریخ شرح آن را چنین آورده است: «مع القصه بعد از بازداشت قائم‌مقام در بالاخانه دلگشا (باغ نگارستان) شاهنشاه فرمودند نخستین قلم و قرطاس را از دست او بگیرید و اگر خواهد شرحی به من نگار کند، مگذارید که سحری در قلم جادویی و در بنان و بیان اوست که اگر خط او را ببینم، فریفته می‌شوم و او را رها کنم. پس برحسب فرمان شاه، عوانان دژخیم ادات نگارش از او گرفتند. از بالاخانه دلگشا فرود کردند و در بیغوله‌ای که حوضخانه خوانند، محبوس داشتند و بعد از شش روز در شب شنبه سلخ (سی) صفر خپه‌اش (خفه) کردند و جسدش را در جوار بقعه شاهزاده عبدالعظیم رضی‌الله عنه به خاک سپردند.» 📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436