🔻شیاکوه لرزید ولی انشایی نلرزید!
✍ او دیدبان ارتش بود و موقعیت نیروهای عراق رو به توپخانه گزارش میکرد و عراقی ها بمباران میشدند.
دشمن فشار خودش رو بر نیروهای خودی بیشتر کرده بود و هر لحظه حفظ ارتفاعات سختتر و حلقه محاصره تنگتر میشد، دستور رسید عبدالحمید به عقب بازگردد، اما او ماند. او زخمی شده بود، اما هنوز جان داشت
🔸نیروهای عراقی به محل دیدبانی انشایی رسیده بودند. شهید انشایی موقعیت استقرار خودش رو به یگان توپخانه ارتش ارسال کرد. توپخانه ارتش که متوجه شده بود این موقعیت خود دیدبان هستش، مجددا بیسیم زد و درخواست اصلاح موقعیت رو کرد ولی شهید انشایی در جواب گفت، موقعیت درسته، بزنید. او در لحظات آخر گفت از قول من به امام و مادرم بگویید: شیاکوه لرزید ولی انشایی نلرزید.ابراهیم حاتمی کیا فیلم دیده بان را از با اقتباس از ساعات آخر زندگی شهید انشایی ساخته است
📎پانوشت: شیاکوه ارتفاعاتی در منطقه مرزی ایران و عراق است
📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436