[ أَبْکِی لِخُرُوجِ نَفْسِی‏ ] گریه کنم براى جان دادنم. [ أَبْکِی لِظُلْمَةِ قَبْرِی ] گریه کنم براى تاریکى قبرم. [ أَبْکِی لِضِیقِ لَحْدِی ] گریه کنم براى تنگى لحدم. [ اَبْكي لِظُلْمَةِ قَبْري ] گریه کنم برای ظلمت قبرم. [ أَبْکِی لِسُؤَالِ مُنْکَرٍ وَ نَکِیر إِیَّایَ ] گریه کنم براى سؤال نکیر و منکر از من. خدایا به خاطر علی ببخش مرا..