احزاب و تشکل ها
۱۴۰۱-۳-۱
25 سال عملکرد اصلاحات| اصلاحطلبانی که فساد اقتصادی خود را به رخ کشیدند
اصلاحطلبان در اولین دوره شورای شهر تهران، چنان رفتاری از خود نشان دادند که اخبار دعواهای شورای شهر به جذابترین سریال مطبوعات در نیمه دوم سال ۸۱ تبدیل شد.
گروه سیاسی فارس: برخی فعالین و رسانهها از روز دوم خرداد 76 به عنوان روز تولد جریان اصلاحات نام میبرند. اکنون حدود 25 سال از آن تاریخ سپری شده است. در این 25 سال، کارنامه جریان اصلاحات در مقاطع مختلف بارها در نزد افکارعمومی مردود شده است. این طیف سیاسی مدتهاست که دچار زوال شده و بنابر مستندات متعدد، فاصلهای پرناشدنی با ادعای خود تحت عنوان «اصلاحات» داشته و دارد.
«تعامل با جهان»، «مردم سالاری دینی»، «جامعه مدنی»، «زنده باد مخالف من»، «شایسته سالاری»، «جوانگرایی»، «اعتدال»، «توسعه»، «تنش زدایی»، «گفت و گوی تمدنها»، «مذاکره»، «توافق» و...از جمله شعارهای رنگارنگی است که لیدرها و احزاب و شخصیتهای سیاسی منتسب به جریان اصلاحات در مقاطع مختلف آنها را بیان کرده و به گونهای به نام خود ثبت کرده است.
لیدرهای جریان اصلاحات به دفعات مدعی شدهاند که این طیف اولا از پایگاه گسترده اجتماعی برخوردار بوده و ثانیا از حضور نخبگان و صاحبنظران و کارشناسان زبده در بدنه خود استفاده می کند. اما در این باره گفتنی هایی است.
انتخابات شورای شهر، یکی از بزنگاههایی است که به خوبی عیار این ادعا را مشخص کرده و بارها آن را به چالش کشیده و رسوا کرده است. یکی از مصادیق مشهور در این باره، اولین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا است.
در اواخر سال 1377 و در شرایطی که قریب به 2 سال از روی کارآمدن دولت اصلاحات سپری شده بود، انتخابات اولین دوره شوراهای شهر و روستا برگزار شد. در آن مقطع جریان اصلاحات با تبلیغاتی پرحجم و گسترده در انتخابات شرکت کرد.
نکته مهم این که در این نوع انتخابات هیچ خبری از نظارت استصوابی شورای نگهبان نیست. به هر حال انتخابات برگزار شد و هر 15 صندلی شورای شهر تهران نصیب جریان اصلاحات شد. از عبدالله نوری و سعید حجاریان تا جمیله کدیور و عطریانفر و اصغرزاده.
تا اینجای کار بدون نظارت استصوابی شورای نگهبان، شورای شهر پایتخت دربست در اختیار جریان اصلاح طلب قرار گرفت. طبیعتاً اگر ادعاهای اصلاح طلبان درباره شورای نگهبان و شایسته سالاری و نخبه گرایی و ... صحیح بود، باید این دوره درخشانترین دوره شورای شهر تهران باشد؛ آیا همین طور است؟! پاسخ قطعاً منفی است؛ چرا؟!
آغاز جنگ قدرت میان کارگزاران و مشارکت
از همان روزها و ماههای ابتدایی فعالیت شورای شهر اول تهران، جنگ قدرت در شورا بالا گرفت. دو حزب مشارکت و کارگزاران به دلیل دعوا بر سر انتخاب شهردار بارها با یکدیگر درگیر شده و جلسات شورا بیشتر به رینگ مسابقات رزمی شباهت داشت تا شورای متشکل از نخبگان و کارشناسان برای مدیریت امور شهر. در حقیقت تنها کاری که در این شورا انجام نمیشد، اتفاقاً همان مدیریت امور شهر بود.
«عبدالله نوری» رئیس شورای شهر اول بود. وی آنقدر درگیر دعوای سیاسی برای انتخاب شهردار بود که حتی تهدید کرد که به نشانه اعتراض، از شورای شهر استعفا خواهد داد!
یکی از نکات جالب توجه در شورای شهر اول، نحوه انتخاب شهردار بود. اعضای این شورا در پشت پرده درگیری شدیدی برای انتخاب شهردار داشتند، اما با تبلیغاتی فریبنده و گسترده اعلام کرده بودند که ما فهرستی را اعلام میکنیم و مردم شهردار منتخب خود را از آن فهرست انتخاب کرده و ما همان را در مسند شهرداری تهران مینشانیم.
اما چه شد؟! شهرداری که شورای شهر تهران انتخاب کرد اصلاً در میان اسامی معرفی شده به مردم نبود و به عبارتی مردم سرِکار بودند و در نهایت «مرتضی الویری» با 15 رأی شورا انتخاب شده و وزارت کشور دولت اصلاحات نیز سریعاً حکم وی را تأیید کرد.
تشت رسوایی اصلاحطلبان در شوراهای شهر
به دلیل اختلافهای گسترده و عمیق و جنگ قدرت در شورای شهر تهران، الویری در کمتر از سه سال از شهرداری کنار رفت و محمدحسن ملک مدنی جای او را گرفت. در دوران شهرداری ملک مدنی، جنگ قدرت و دعواهای سیاسی در «شورای شهر تماماً اصلاح طلب» همچنان ادامه یافته و حتی تشدید شد و کار به جایی رسید که به دلیل دعواهای شدید در شورا، جلسات شورا از رسمیت افتاده و مرتب لغو میشد. انگار نه انگار که این شورا برای رسیدگی به مطالبات مردم در حوزه مدیریت شهری روی کار آمده است!
انتخاب ملک مدنی در همان ابتدای امر خبرساز شد، چرا که وقتی فهرست