🔸شعر
⭕️جارو و دم موش⭕️
🔸🌸🔸🌸🔸
🌸یه روز تویِ زمستون
🍃یه موشِ ناز و شیطون
🌸میخواست که برف پارو کنه
🍃خونهیِخود جارو کنه
🌸رفت و یه پارو پیدا کرد
🍃برفِ بومش را یکجا کرد
🌸از اون بالا ریخت توو کوچه
🍃ریخت رو درختِ آلوچه
🌸رفت پی جارو زودِ زود
🍃چون تویِ خونهاش نبود
🌸رفت و به بازار که رسید
🍃یه جارویِ بزرگ خرید
🌸بعدم گذاشت رویِ شونه
🍃تا ببره تویِ لونه
🌸جارو رو برد وخسته شد
🍃خسته و هم شکسته شد
🌸موشه که اهلِ غم نبود
🍃دونست که غم نداره سود
🌸گفت شادم و میخندم
🍃جارو به دم میبندم
🌸با سختی وکشاکش
🍃میخواست بره تو لونهش
🌸این درِ خونه تنگ بود
🍃چون دَمِ اون یه سنگ بود
🌸موشِ زرنگ رد نمیشد
🍃از درِ تنگ رد نمیشد
🌸رفیقِ او از یه گوشه
🍃سَرَککشیددیدکهموشه
🌸تا اونو دیدگفت عزیزم
🍃رفیقِ خوب و تمیزم
🌸چرا دَمِ در هستی؟
🍃جارو به دُمتو بستی؟
🌸آخه رفیقِ کُپُلی
🍃موشِ قشنگِ تُپُلی
🌸با این دُم و این جارو
🍃هرگزنمیشه رفت تو
🌸 جارو رو وقتی باز کرد
🍃دُم باریکه رو ناز کرد
🌸گفت که با جارویِ کوچیک
🍃اینجارویِ خوشکلوشیک
🌸پاشو تو فرز و تند و تیز
🍃جارو بکش خیلی تمیز
🌸لونهت بشه دستهیِ گل
🍃صدآفرین موشِ تپل
🌸لونهیِ این موشِ زرنگ
🍃داشت دیگه جارویِ قشنگ
🌸همیشه بود پاک و تمیز
🍃پیشِ مامان ناز و عزیز
🌸🌼🍃🌼🌸
#ضرب_المثل
"موش تو سوراخ نمی رفت،
جارو به دمش می بست!
#شعر_کودکانه
https://eitaa.com/ashaarekoodakaneh