فاطمیه شد دلم پر غم شده
غرق ماتم عالم و آدم شده
فاطمیه فصل غم فصل عزاست
لحظه های غربت شیرخداست
فاطمیه موسم دلداری است
روزهای آخر بیماری است
مادری مجروح، گشته بستری
اشک میریزد کنارش دختری
مادری که خسته و آزرده است
گوئیا در کوچه سیلی خورده است
ای خدا قوّت ندارد مادرم
رنگ بر صورت ندارد مادرم
بازوی او از چه رو آزرده است
زخم هایش طاقتم را برده است
بستر او از چه رو رنگین شده
وای من پیراهنش خونین شده
لحظه رفتن رسیده، وای من
شد نفس هایش بریده، وای من
آه! مادر، ای جوان قد کمان
التماست می کنم پیشم بمان
رفتنت بیچاره می سازد مرا
مرگ تو از پا می اندازد مرا
زود باشد بهر من بی مادری
بعد تو بابا ندارد یاوری
عاقبت شد لحظه اشک و عزا
شد شهیده حضرت خیرالنساء
مادری شد سوی جنت رهسپار
قلب طفلان علی شد داغدار
حیدر کرار بی یاور شده
ای خدا ارباب بی مادر شده
در فراقش ناله ها دارد حسن
از غمش چون ابر می بارد حسن
زینب و کلثوم غرق ناله اند
داغدار یاس هجده ساله اند
فاطمیه موسم غمناله هاست
شیعه با این اشک عمری آشناست
فاطمیه درس غیرت می دهد
فاطمه درس بصیرت می دهد
مثل آن مادر که شد قامت کمان
مانده ام پای ولی تا پای جان
با ولایت درد درمان می شود
کارهای سخت، آسان می شود
تا ابد در خط زهراییم ما
گوش به فرمان مولاییم ما
من که پای روضه هایش سوختم
عشق را از فاطمه آموختم
عشق یعنی دل سپردن بر ولی
عشق یعنی رهبرم سیدعلی
عشق یعنی پای دین فانی شدن
عشق یعنی چون سلیمانی شدن
حاج قاسم! ای امید رهبرم
ای علمدار شهیدان حرم
ای که از داغ تو کشور غم گرفت
مرد و زن از دوری ات ماتم گرفت
حاج قاسم! ما که غمگین توایم
پیروان راه خونین توایم
مهدی شریفی
#فاطمیه #حضرت_زهرا #حاج_قاسم
@ashaarsharifi