من شما را فراموش نکردم، شما هم...! آیت الله  علی سعادت پرور ره: هفته ای یک بار، صد صلوات و صد سوره توحید خوانده و ثوابش را هدیه کنید به روح مادربزرگها و پدربزرگها و فامیل‌های پدری و مادری ؛ این عمل برای حلّ مشکلات مختلف مثل :تاخیر در ازدواج دختران و پسران، مشکلات روحی و خانوادگی و ... .  بسیار مجرّب است، به شرط مداومت بر آن! 📚سلوک سعادت، ص ۱۵۷-۱۵۸. 🌹نکته: از دو نفر از شاگردان آیت‌الله سعادت‌پرور ره، نقل شده است که این دستور در روز جمعه انجام شود که باعث می‌شود اجداد پدری و مادری در حق نوه خود دعا کنند! ای عزیز! آیت الله سیدعبدالله جعفری ره (از شاگردان علامه طباطبایی (ره) با وجود کهولت سنی که دارند برنامه شان این است که هر هفته یک روز را کنار قبر مادرشان و پدرشان حاضر می شوند. در یکی از روزهای سرد زمستانی به ایشان عرض کردم: هوا خیلی سرد است. فرمودند: « ... این را بدانید که انتظار پدر و مادر از فرزندانشان  پس از فوتشان بیشتر از حال حیاتشان می باشد که آنها به زیارت و دیدارشان بروند». 📚 سلوک با همسر، ص ۵۷. 💐به روح ملکوتی آیت‌الله سعادت پرور و سید عبدالله جعفری ره،صلواتی هدیه بفرمائید. @ashaganvalayat #انگیزشی نیمه شبی چند دوست به قایق‌سواری رفتند و مدت زیادی پارو زدند. سپیده که زد گفتند چقدر رفته‌ایم؟ تمام شب را پارو زده‌ایم! اما دیدند درست در همان‌جایی هستند که شب پیش بودند! آنان تمام شب را پارو زده بودند، ولی یادشان رفته بود طناب قایق را از ساحل باز کنند! در اقیانوﺱ بی پایان هستی، انسانی که قایقش را از این ساحل باز نکرده باشد هر چقدر هم که رنج ببرد، به هیچ کجا نخواهد رسید! قایق تو به کجا بسته شده است؟ آیا به بدنت بسته شده؟ به افکارت؟ به ناامیدی هایت؟ به ترســها و نگرانیــهایت؟ به گذشته ات؟ و یا به عواطفت؟ ... این ها طناب هاي قايق تو هستند … @ashaganvalayat #حکایت روزی یکی از دوستان بهلول گفت: ای بهلول! من اگر انگور بخورم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: اگر بعد از خوردن انگور در زیر آفتاب دراز بکشم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: پس چگونه است که اگر انگور را در خمره ای بگذاریم و آن را زیر نور آفتاب قرار دهیم و بعد از مدتی آن را بنوشیم حرام می شود؟.... بهلول گفت: نگاه کن! من مقداری آب به صورت تو می پاشم. آیا دردت می آید؟ گفت: نه! بهلول گفت: حال مقداری خاک نرم بر گونه ات می پاشم. آیا دردت می آید؟ گفت: نه! سپس بهلول خاک و آب را با هم مخلوط کرد و گلوله ای گلی ساخت و آن را محکم بر پیشانی مرد زد! مرد فریادی کشید و گفت: سرم شکست! بهلول با تعجب گفت: چرا؟ من که کاری نکردم! این گلوله همان مخلوط آب و خاک است و تو نباید احساس درد کنی، اما من سرت را شکستم تا تو دیگر جرات نکنی احکام خدا را بشکنی! 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت کانال عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔http://splus.ir/ashaganvalayat کانال عاشقان ولایت در ایتا 👇👇 🆔http://eitaa.com/ashaganvalayat گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام و کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم 🆔https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸