خانه اجاره‌ای...🏠 مستاجرم اندوه‌هایم بی‌شمار است حال دل تنگم کماکان ناگوار است آواره از این خانه به آن خانه هستم سِیر تمام خاطراتم پاره‌پاره‌ست چیدم دوباره توی کارتن هرچه را بود وقت شروع قصه‌ی کوچی دوباره‌ست با هرچه زیبایی و خوبی و قشنگیش دنیا برای کودکم اندوه‌بار است مادر چرا از خانه‌مان بیرون‌مان کرد آن مرد اخمالو مگر اینجا چه کاره‌ست؟ ای وای اگر که خانه‌ای گیرم نیاید حال من و اهل و عیالم سخت زار است موجر فراوان خانه دارد، من ندارم خیلی دلم شاکی ز رسم روزگار است می‌خواستم بنویسم از آن شعر طنزی گشتم نفهمیدم کجایش خنده‌دار است من که ندارم خانه، اما موجر من دست شما هم خانه‌ی دنیا اجاره‌ست @asharahmadrafiei