فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عمری دلم از دیدنت مهجور مانده از تو هزاران سال نوری دور مانده گرد و غبار از چهرۀ آیینه بردار عمری‌ست دور از انعکاس نور مانده چشم من از دیدن پشیمان است، وقتی از دیدنت ای حس زیبا کور مانده یک قطره از دریا شدن، احساس خوبی‌ست در قلب من شیرینی این شور مانده دارد به پیوستن می‌اندیشد دوباره رودی که از آغوش دریا دور مانده