بسم الله النور
اللهم ارنی الطلعة الرشیده
دیدار ۳۰۰ شاعر با امام خامنهای «حفظه الله» حاوی نکات و کلمات و حرکاتی بود که هر کدامش سرچشمهای زلال برای جریان یافتن چشمههای تحلیل از سوی اربابان قلم بود.
اینجانب در صدد واکاوی نیستم چون نه چندان میدانمش نه چندان فرصتی در این نوشته برایش دارم؛
اما نیک میدانیم که باید ریز نگریست و نیک بهره برد.
گذشته از جهان هیاهوهای آن سوی این نشست، جهانی صمیمی بود که باید از نزدیک لمس میشد.
گاه صمیمیت در حدی بود که ناخودآگاه دست میزدیم نه برای شعرا که برای رهبرمان، آنجا که در جواب شاعر هندوستانی که گفت در دنیا هیچ سیاستمداری مثل شما در ادبیات دقیق نیست و اهل ادب و شعر نیست، فرمودند: «آنها عقلشان به این چیزها نمیرسد» بی اختیار و با صدای بلند خندیدیم و برای ایشان بلند بلند بلند دست زدیم و تشویق کردیم.
به راستی دقت ایشان در شعر چنان بود که ایرادهای زبانی میگرفتند، شعرها را نقد میکردند، واژههای جایگزین پیشنهاد میدادند، اشکالات محتوایی میگرفتند و خرد و کلان شعرا را از نکات ریز و دقیق خویش آکاه میکردند، به گونهای که خود شاعر با تحسین میپذیرفت و لذت میبرد.
دقت ایشان و ذهن ایشان در تاریخ ادبیات و چهرههای دور و نزدیک شعر پارسی، نکاتی در مورد شعر و جریان آن، دقت ایشان به زنده نگاه داشتن و پویایی زبان پارسی، پیراسته کردن شعر و زبان از کلمات بیگانه، ارتقای سطح ادبی مردم در زمینهی ادبیات، پرهیز از ارائه و خواندن و چاپ اشعار ضعیف، تاکید بر هنری ارائه شدن شعر و چندین و چند نکتهی دیگر در زمینهی شعر و ادبیات پارسی برای هر کدام ما شعرا لذت بخش بود.
در کدام کشور جهان میشود حدود هفت ساعت با شخص اول کشور گفت و خندید و هم کلام شد؟
کجای جهان بزرگترین شخصیت کشور به دقت با افراد خوش و بش میکند و به نام و نام پدر و نام شهر میشناسد؟
کجای جهان شخصیتی چنین بزرگ مؤلفان کتابهای شعر را تا این اندازه نوازش روحی میکند و آنها را برای سرودن تبدیل به چشمهای جاری میکند؟
کجای جهان بزرگترین شخصیت کشور هدیه میدهد و هدیه میگیرد و میخندد و میخنداند؟
او تنها پیشوای سیاسی، اعتقادی، دینی و کرداری ما نیست، او پیشوای زبان و ادبیات و گفتار ما نیز هست، آری او چنین است که دنیا نمونهاش را ندیده است و نخواهد دید.
لبیک یا خامنه ای