#غزل
#مناجات
میچکد در محضر تو شرم از پیشانیام
در غبار شرم چون آیینهای زندانیام
آینه پیشانیام را چین به چین تعریف کرد
آه امشب، بازتاب حسرتی طولانیام
چیدهای بر سفرهی شب کاسههای نور را
تشنهی یک جرعه لبخند از همین مهمانیام
قطره قطره اشکهای خویش را نخ میکنم
مینشینم بر سر سجادهی بارانیام
مینشینم در کنار چشمهی لبخند تو
تا کمی آرام گیرد سینهی طوفانیام
جای قلبم ماه را در سینه من جا بده
برکهای چشم انتظار پرتوی عرفانیام
نردبانی از ستاره هدیه کن امشب به من
لایق وصل نگاه خویش اگر میدانیام
گوشهای از وسعت چشم علی جایم بده
بی علی چون خانهای در معرض ویرانیام
#علی_گلی_حسین_آبادی
#شب_قدر
۱۴ فروردین ۱۴۰۳
کانال اشعار در ایتا (دست خط)
https://eitaa.com/ashare_ali_goli/418