قسمت سی و پنجم شهید مجتبی ذوالفقار نسب سلام به پدر و مادر عزیزم و همچنین برادران بزرگوام و خواهران نازنینم اکنون که از جمع شما به سرای باقی رفتم،  بدانید که با قلبی مطمئن و آرام به هدفی که سال‌ها منتظرش بودم رسیدم. از برادرانم می خواهم که از بچه‌هایم مراقبت کنند تا بوی پدر را از عموهایشان استشمام کنند. مراسم‌هایم را ساده برگزار کنید و فقط برای امام حسین و عقیله بنی‌هاشم گریه کنید؛ جزع فزع نکنید. به یاری خدا اگر جای من خوب بود و اجازه داشتم ان‌شاءالله شفاعت همه شما را خواهم کرد. ان‌شاءالله پرهیزگار باشید و تقوا پیشه کنید و بدانید کلید اسرار نماز اول وقت است. برادرانم را به حفظ حیا و خواهرانم را به حفظ حجاب اسلامی و همه را به خوردن لقمه حلال وصیت می‌کنم؛ همه شما عزیزان را به سبقت در کارهای خیر و صله رحم سفارش می‌کنم. دوستان و همکاران را سلام برسانید و از آنها برای من طلب حلیت کنید، خانواده همسرم را سلام برسانید و بگویید اگر شهید شدم برایم فاتحه بخوانید. برای شفاعت شدن در روز قیامت توسط شهدا پنج صلوات🌷 ┈┈┈┈••✾🌿🌺🌿✾••┈┈┈┈ @ashegane_emamzaman_qom ┈┈┈┈••✾🌿🌺🌿✾••┈┈┈┈