سینه_زنی_حضرت_خدیجه س
آقای_میرداماد
شب دهم ماه رمضون
دل عاشقا پر می گیره 2
تو طنین صدای اذون
از مادری خبر می گیره 2) 2
کنار بسترش ... روضه ها می خونه
با چشای ترش ... میگیره بهونه ...
برای مادرش ... که خیلی خیلی مهربونه ...
میگه مادر ، اگه بری ، دیگه غمخواری ندارم
بابام تنها میشه نرو ، روی پاهات سر میزارم
🏴مرو مادر .... مرو ..مرو....
(شب دهم ماه رمضون
شب یتیمیه مادرمون
یه لباس مشکی به تنش
روضه میخونه باز بی امون ) 2
اگه بری منو تو کوچه میزنن
میون کوچه ها ، علی رو می برن ...
حسن میگه رو خاک ....
( چشام دریا شده ببین
نمونده جونی تو تنت ) 2
تو بستر افتادی و شد
عبای بابا کفنت ...
🏴مرو مادر .... مرو ..مرو...
شب دهم ماه رمضون
دلا میره کرببلا .... 2
به یاد اون غروبی که
سرا میرفت رو نیزه ها .... 2
غروب کربلا ، خیمه ها میسوزه
چشای فاطمه به حسین میدوزه
عزیز فاطمه تنش ، سه روز مونده زیر آفتاب
از اونجا دختر علی ، اسیر رفت شام خراب
🏴حسین ... ارباب بی کفن....😭🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹