مناجات ماه رمضان الـهي مـن گنه كارم،ولي ايـن است آوايم خداوندا تو مے دانی،كه حيدر هست مولايم اگر چه در بساط،خود به جز عِصيان ندارم من ولـي ذكـر علي و آل او بـاشـد اَلفبـايم اگـر حُب علـي دارم، رهيـن مـادرم هستم كه ايـن درسيست،كز بـدْو تولد داد بابايم تـو فرمـودي نسـوزانی،محبّان ولايت را بلی مـن هم يكی از دوستان آل زهـرايم بـه وقت جان سپردن آرزو دارم خداوندا كآيـد بـر مـزارم،سـرور و مولا و آقـايم اگر چه دامنم آلوده و دست از عمل خالی ولـي اميـدوار رحمت خـلّاق يـكتـايم ازاين كرده كه خود دانم،مگر ای كردگار من تـوستاري كني وَر نَه،به روز حشـر رسوايم درآن روزی كه كاری از زبان ديگر نمی آيد عليه من گواهی می دهد،ازجمله اعضايم (غريب) اين ديارم من،به كس كاري ندارم من ولي مَست مِی ميخانه ی ياسين و طاهايم يوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)