هیچ موقع اینقدر زمین نخوردم اون لحظه که زنمو زدن اون لحظه مردم خوشی دنیا بهم حروم شد توو شهر و پر کردن دیگه علی تموم شد راسته میگن علی پهلوون مرد زنش جوون جوون مرد به کی بگم اینا رو اخه دست بسته تو کوچه ها کشوندن همسرمو سوزوندن به کی بگم اینا رو اخه کشتنش برا همیشه همسرم داشت بار شیشه راست می‌گفت مغیره که این علی اون علی نمیشه آه و واویلا از این غم بند دوم مدینه واسم جز شر نداشته توو شهر میگن زهرا مگه شوهر نداشته سی ساله زهرا هر روز و مردم از وقتی که رفتی یه آب خوش نخوردم آتیش زد دنیامو همین مغیره از دست این مغیره چیا کشیدم تو میدونی با خنده میزدن تورو عزیزم چطوری اشک نریزم وقتی که دیدم قد کمونی بی گناه بودی تو زهرا بی پناه بودی تو زهرا حیدرت بمیره واست پا به ماه بودی تو زهرا آه و واویلا از این غم بند سوم وصیتت بود حسین همیشه تشنه نمونه ولی کربلا چی میشه؟ لشکر دشمن خیلی زیادن آب و زمین ریختن ولی بهش ندادن غارت میشه خلخال و زیور آلات همش برای سوغات از سنگه انگار قلب اینا پیراهن کهنه شو پاره کردن دیدی بیچاره کردن بچه  ی ما دو تا رو زهرا تشنه بود و تشنه جون داد نمیره هیچ موقع از یاد زهرا دیدی شمر با چکمه چجوری به جونش افتاد آه و واویلا از این غم ✍ 👇👇👇