. نگفتی تو خرابه من دلواپس تو میشم بابای من عادت نداشت شب برنگرده پیشم بابای هر یتیم شدی اما بابای من نه سر روی نیزه می زاری اما روی پای من نه برگشته ازتنت رگای گردنت سرنیزه ها چقد تورو خلاصه کردنت تو رو توو قتلگاه به خون کشیدنت داشتی نفس می کشیدی که سر بریدنت ♦️بند دوم تورو بدون احترام یزید برام آورده دستات کجاست بی کسیمو بغل کنه یه خرده دلم برات تنگ شده بود خوش اومدی عزیزم چیزی برام نمونده که به پای تو بریزم دنبالم اومدش باحرفای بدش کشید موهامو هر چقد گفتم نزن زدش ببین کبودیمو دندون خونیمو نبودی زجر ازم گرفت شیرین زبونیمو ✅ناصر دودانگه✍ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود 👇