. اشعار ولادت مولانا سیدالکریم علیه السلام گدایم بر سرایِ دلبره ری نموده دل هوایِ دلبره ری ندارم حاجتی .ای اهل عالم خوشم هستم گدایِ دلبره ری گدای صحن ِشاه عبدالعظیمم غزلخوانِ حرم .چون یاکریمم دلی دیوانه وآزاد دارم من ازصحن وسرایت یاد دارم به خاک ِ ری نوایم یا حسین بود خوشم اینجا حسین آباد دارم فرستاده تورا حیدربه ایران شدم مدیونت ای سلطان خوبان توبا زوارخودهستی صمیمی تو زیباتر ز پرواز نسیمی توآیات خداونده کریمی که هستی حضرت عبدالعظیمی   رسدبوی حسن از آن سرایت کنم تعظیم برگلدسته هایت  دلم را درحرم دریانمودی گره از کاره خلقی وانمودی میان عاشقان ، غوغا نمودی دل عشاق راشیدا نمودی   همیشه خاک بوسِ این حریمم گدای صحن وایوان کریمم   تو فیض حضرتِ پروردگاری درایران دشمنی هرگز نداری شنیدم مُهره تاییدیه آقا تو ازشاه و امامِ خویش داری»   شنيدم عهد با دلدار بستی زیارانِ امامِ هادی هستی گدایی میکنم اینجا کنارت همیشه بوده ام من بی قرارت کنم اندر جوارت گریه آقا شدم سینه زن دورِ مزارت   تسلایِ دلم عبدالعظیم است تمام حاصلم عبدالعظیم است   شده صحن وسرای تو دیارم بودهرگوشه از صحنت مزارم شبِ جمعه هوایت میکنم من به طوف کوی تو چشم انتظارم   ببین دل داده و سرگشته ام من خوشم چون دور دلبر گشته ام من   به صحنت حالت پرواز دارم برای تو دلی پر راز دارم کنم سیر و سلوکِ عاشقانه چو فطرس بر ملائک نازدارم   رسیدن تا خدا یک یاحسین است خوشاآنکس قلبش باحسین است   بخوان روضه تنی پررنگ پیداست بر آن پیراهنی که چنگ پیداست بخوان روضه که روز جنگ برپاست به رخساره حسینم سنگ پیداست   مرا با روضه هایت پیر کردی حسین زیرِ لگدها گیر کردی   حسین اوضاع پهلویت بهم خورد حسین ترکیب ِ ابرویت بهم خورد شمیم پیچش مویت بهم خورد درون قتلگاه رویت بهم خورد   شبیه پاره ی قرآن شدی تو لگدمال سم اسبان شدی تو  بدست مردکی بدمست بودی به دست نیزه دارِ پست بودی گهی برروی نی. گه بین تشتی ِ بدست خولی سرمست بودی   مزن باخیزرانت برلب او ببین درحالت غش.زینب او غلامي(مجنون)✍ اجرا: 🎤 .👇