|⇦•چشم خشک...
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۲ به نفس حاج حسن کاشانی •✾•
چشم خشک؛ از چشمهای تر خجالت میکشد
چشمه وقتی خشک شد، دیگر خجالت می کشد
چشم اگر آلوده گردد اشک آن کم می شود
میوه هر چه دور از آفت باشد آبش بیشتر
طفل بازی گوش را شرمی نباشد از کسی
بیشتر با گریه ی مادر خجالت می کشد
*هممون وقتی که بچه بودیم مدرسه میرفتیم تکلیف نمینوشتیم یک کاغذهایی میدادن میگفتن برو ولی تو بیار، وقتی بابامونو میبردیم میگفت: دستتو بگیر، جلو بابا سه چهارتا خط کش میزد کف دست.. اما اون روزی که با مادرمون میرفتیم میگفت: من بچه رو جلو مادرش نمیزنم..نامرد گفت دیدم تو گودال داره صدا میاد، بنیّ..*
یادش بخیر موی تو را شانه میزدم
افتاده دست شمر چرا خاطرات من
*یه سوال دارم اگه یه بچه رو جلو مادر بزنن سخته یا برعکسش؟ خدا نیاره برا یه بچه ای که جلو چشش مادرشو بزنن.. ننوشتن جایی، استحسانه..یه روز عمه ی سادات نشست روبروی امام حسن، گفت: همش کز میکنی یه گوشه، داری از غصه دق میکنی، چی شده؟ یعنی تو کوچه هیچ کار نکردی؟ یه سری تکون داد، خواهر! به جان خودم ایستادم به روی پنجه ی پا اما حیف دستش از روی سرم گذشت....*
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_حسن_کاشانی
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅