🎼
#زمینه_حضرت_زینب
📝هنوز تو آغوشمه لباس...
#حسین_ستوده #فارسی#ترکی
#وفات_حضرت_زینب ( س )
٢۶ دی ماه ١۴٠٣
[بند اول]
هنوز تو آغوشمه لباس پاره
یک سال و نیم رفت ولی عطر تو داره
به غیره مُردن زینب چاره نداره
یارالی گارداش
ای اَلَردَ گالان زهرانی مارالی گارداش
وفالی گارداش
سویدیلار کُینَگُن اَینُنَن حیالی گارداش
یارالی گارداش
دیدم تنِ تو، از پا در اومد
حتی صدای اسب ها در اومد
انگشتر تو، طالب زیاد داشت
انگشت و انگشت...
حسینیم ای وای
🖤🖤
[بند دوم]
نمیره از خاطره ام گرسنه بودی
تشنه میمونم آخه تو تشنه بودی
خودم دیدم تو هجوم نوشته بودی
آقلادی زینب
یارالارون پارَه چادرُنَن باقلادی زینب
آقلادی زینب
ای باشی اَلَردَ دولانان دیقلادی زینب
او میدوید و من میدویدم
او سوی مقتل من سوی قاتل
او میبرید و من میبریدم
او از حسین سر من از حسین دل
نیزه ها کعبه ی حاجاتت کردن
همه رو گرم مناجاتت کردن
جای خیراتی که بابامون میکرد
اهل کوفه تو رو خیراتت کردن
نیزه و تیر ها، همه آمادن
اومدم تو رو بغل کنم هولم دادن
اومدم ببوسمت به جونت افتادن
بی حد و حساب میزدن
تو رو با عذاب میزدن
من و با رباب میزدن
بی حد و عدد میزدن
تو رو حسد میزدن
من و با لگد میزدن
کاش یکی شمر و ازت دورش میکرد
کاش میشد خدا کر و کورش میکرد
هر دفعه منصرف از ذبح ات میشد
میومد خولی و مجبورش میکرد
چکمه اش و روی بال و پر میذاشت
با رگ های حنجره تو سر به سر میذاشت
.