🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃
#شش_ماه_پایانی_ظهور
#قسمت7⃣2⃣
در پی این کشت و کشتار بزرگ سفیانی پیروز و وارد عراق میگردد. در آنجا در «ارضالجزیره» (بینالنّهرین عراق) به ناچار با یمانی روبرو میشود که بر او هم فائق آمده و آنچه را که سپاهیان یمانی طی جنگهای خود در منطقه به دست آورده بودند، تصاحب میکند؛ سپس راهی کوفه شده و در آنجا دست به کشتار و اعدام و اسیر کردن مردم میزند. یاوران و یاریگران خاندان حضرت محمّد(ص) را هم به همراه یکی از منسوبین به اهل بیت(ع) شهید میکند. سپس جارچی او در «کوفه» ندا میدهد که هر کس سر یکی از شیعیان علی[(ع)] را بیاورد، هزار درهم (مژدگانی) میگیرد. لذا همسایه به همسایهاش به این بهانه که در اسلام هممذهب نیستند، حمله کرده و میگوید: این هم از آنهاست. گردنش را میزند و سر او را به حکومت سفیانی تحویل داده و از آنها هزار درهم میگیرد.
جنبشهای ضعیف و سرپیچیهای کوچکی که در «کوفه» توسط اهالی آن رخ میدهد، نمیتوانند این شهر را از سیطرة سپاه سفیانی خلاص کنند؛ بلکه سفیانی رهبر این جنبش را مابین حیره و کوفه به شهادت میرساند و پس از آن هم خونهای زیادی بر زمین ریخته میشود.
با هموار گشتن جریان حکومت وی در عراق، به لشکرکشی به «ایران» هم طمع کرده و راهی آنجا شده و حوالی «شیراز»74 در جنگی با سیّد خراسانی روبرو میشود.
سفیانی در عین حال به دیار حجاز هم طمع کرده و سپاهی را به فرماندهی خُزَیمه که از بنیامیه است، بدانجا اعزام میکند (اکثر روایات بر اینکه خود سفیانی در این سپاه نیست، تأکید میکنند). سپاه با تمام نیروها و امکاناتش به سمت «مدینه» حرکت میکند و این در حالی است که در این ایّام حضرت مهدی(عج) در آغازین روزهای ظهور خویش در «مکّه» به سر میبرند و پیگیر اخبار سفیانی هستند. سفیانی سپاهی مجهّز را به سمت مکّه گسیل میدارد تا به قتل و کشتار بیرحمانة آن حضرت و سپاهیانش اقدام کنند. آنگونه که از سیاق روایات برمیآید، این سپاه همان سپاهی است که سه روز به غارت و کشتار مردم مدینه و تخریب «مسجدالنبی(ص)» مشغول بوده است.
#📚پی نوشتها
73. سورة مریم (19)، آیة 37.
74. تعبیر روایات، لفظ «باب اصطخر» میباشد.
#عاشقان_ظهور
@asheghanezohor
🍃🌹🍃🌸🌸🍃🌹🍃