🌿یه منتظر واقعی:
🔺۱- "جون عزيز نيست"
🍀محمد بن بشير در همان ايام محرم، پسرش بدست کفّار اسير شد. وقتي خبر به امام حسين رسيد، حضرت از او خواستند که برود و هديه اي يا پولي به آنان دهد تا آزاد شود ولي او گفت: درنده هاي بيابان زنده زنده مرا بخورند، اگر من چنين کاري بکنم. پسرم گرفتار است، باشد، مگر پسر من از شما عزيزتر است؟ (بحارالأنوار ج ۴۴)
🔺۲- "اسير پول نيست"
🍀مردي صابون فروش، خيلي علاقه به ديدن امام زمان داشت. بالاخره قرار شد روزي توسط يکي از ابدال به خدمت امام زمان برسند. در مسير باران گرفت و مدام به فکر صابون هايش بود که لِه و خراب شده اند. وقتي خدمت حضرت رسيدند، امام فرمود او را برگردانيد، همانا او مرد صابوني است...
🔺۳- "توي کسب وکارش دقت داره و حسّاسه"؛ مثل داستان پيرمرد قفل ساز...
🔺۴- "براي آوردنِ امامش بيکار نِميشينه" ؛ چرا که افضل الاعمال، انتظار الفرج...
🔺۵- "برا ظهور امامش زياد دعا ميکنه"
#منبرک_و_دلنوشته_مهدوي ۷
#امام_زمان
@mahdimontazeremast