دلم میخواهد یک روز صبح،  که چشم  باز کردم از لا به لای  ندبه ها بیرون امده باشی کنارمان باشی، عطر آرامشت را به جهان بپاشی پایان تمام انتظار ها و نگاههایی که به  تو دوخته شد.. و قاصدکهایی که پای  بوس  قامتت شده اند. بیا؛ تا تمام دلتنگی هایمان حل شود در حضورت. و با نگاهت تمام بغض هایی که در دل ریشه دوانیده را بخشکانی. ای امیر دلها بیا و دلمان را، احساسمان را زیر و رو کن. جز  نور وجودت، همه  را بیرون بریز. مهدی جان؛ طلوع کن، و همه ی هق هق هایمان را حسرت هایمان را نبودن های شما نداشتن های شما را به خاطرات  دیروزمان  بسپار... امید که  فردایمان روشن به نور مهدویت شود.. یاس کرمانی Eitaa.com/hefzequranchannel