📌 فرمانده ای که لحظه شهادت دعایش مستجاب شد 🔹️ حاج حسین یکتا می گفت: برا خدا ناز کنید ؛ شهدا برا خدا ناز می کردن. گناه نمی کردن ولی عوضش برا خدا ناز می کردن ، خدا هم نازشون رو می خرید! ◇ حاج احمد کریمی تیر خورد ، وقتی رسیدن بالا سرش. می‌گفت: من دلم نمی خواد شهید بشم! ◇ با تعجب گفتن: یعنی چی نمی‌خوای شهید بشی؟برا خدا داری ناز میکنی؟ ◇ گفت: آره، من نمی‌خوام اینجوری شهید بشم ، میخوام مثل اربابم امام حسین ارباً اربا بشم... ◇ حاج احمد رفت به سمت آمبولانس، بیسیم چی هم حرکت کرد ،علی آزاد پناه هم حرکت کرد ، یکدفعه یه خمپاره اومد خورد وسطشون، دیدم حاج‌ احمد ارباً اربا شده. ◇ کل هیکل حاج احمد کریمی شد یه گونی پلاستیکی! 🔻 دوست داری برا خدا ناز کنی؟ خدا هم بخرتت؟ ◇ تو بخوای معشوق باشی ، خدا هم عاشقت میشه ... 🌷🌷🌷 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen