هنگامی که عمرو بن سعید بن عاص فرماندار مکه از خروج امام حسین(ع) از مکه آگاه شد،فرمان داد تا به دنبال کاروان به راه بیافتند و با هر شتری که در میان آسمان و زمین است، سوار شوند و به دنبال امام حسین(ع) روانه شوند،سربازان به فرماندهی یحیی بن سعید به کاروان حسینی رسیدند و جلوی راه آن را گرفتند و گفتند: باز گرد، قصد کجا داری؟ اما امام حسین(ع) بدون اینکه پاسخ آنها را بدهد به راه خود ادامه داد اما آنها مانع شدند، هر دو گروه با تازیانه با همدیگر درگیر شدند، خبر که به گوش عمرو بن سعید رسید، ترسید که کار سخت شود، پس به یحیی بن سعید فرمان داد که برگردد، امام حسین(ع) و یارانش به راه خویش ادامه دادنداما سربازان عمرو بن سعید بر او بانگ زدند: ای حسین، مگر از خدا نمی ترسی؟ از جماعت بیرون می شوی و میان امت، جدایی می افکنی؟ و امام حسین(ع) در پاسخ آنها این آیه قران را تلاوت نمود:کار من، به من اختصاص دارد و کار شما به شما اختصاص دارد، شما از کاری که من می کنم، بیزارید و من، از کار هایی که شما می کنید بیزارم( اخبار الطوال ص۲۴۴/ انساب الاشراف ج۳ص۳۷۱/ المعجم الکبیر ج۳شماره ۲۸۴۶) ابن قتیبه در کتاب الامامه و السیاسه حاکم مکه را عثمان بن محمد بن ابی سفیان ثقفی ضبط کرده است.( الامامه و السیاسه ج۱ص۲۷۷)
@ashoora_61