روضه‌های مکتوب، به مناسبت دههٔ اول محرم 🖤💔 2⃣ روضهٔ شب دوم محرم ــ ورود كاروان عشق به كربلا كاروان‌ امام‌ حسین (علیه السلام) روز هشتم‌ ذوالحجه‌ سال 60 هجری قمری از مکه خارج شد و روز دوم‌ محرم‌ سال 61 به‌ كربلا رسيد. از این رو، در شب دوم دهه اول محرم، روضه «ورود کاروان امام حسین علیه السلام به کربلا» را می خوانند. روضهٔ این شب را بخوانیم: پس از آنكه بنی اميه، امام حسين(ع) را برای گرفتن بيعت تحت فشار قرار دادند، ايشان در بیست و هشتم رجب سال 60 هجری از شهر مدينه به سمت مكه مكرمه خارج شد و ماه‌های شعبان، رمضان، شوال و ذوالعقده را در جوار بيت الله سپری كرد و با آمدن ذوالحجة، احرام حج بست. از سوی ديگر «عمرو بن سعيد بن عاص» از سوی يزيد مأمور شد كه برای دستگيری يا جنگ با حضرت به مكه برود. وی در روز ترويه (هستم ماه ذوالحجة) به مكه رسيد. امام(ع) كه می‌دانست اين افراد، حرمتی برای حرم خداوند قائل نيستند حج تمتع خويش را نيمه‌تمام گذاشت و آن را به عمره مفرده تبديل كرد و از مكه خارج شد. انگيزهٔ امام برای اين كار، همانگونه كه خود فرمود، حفظ حريم بيت الله بود. ايشان در پاسخ «محمد حنيفه» كه او را از ترك مكه برحذر و به اقامت در اين شهر ترغيب می‌کرد فرمود: "ای برادر! می‌ترسم «يزيد» ناگهان مرا در حرم بكشد و به سبب من، حرمت اين خانه شكسته شود". همچنين حضرت در پاسخ افراد ديگری مانند «ابن عباس»، «فرزدق» و «ابن زبير» كه همين خواسته را تكرار می‌کردند و می‌پنداشتند كه دشمن، حرمت خانهٔ خدا را نگه می‌دارد می‌فرمود: "يک وجب دورتر از خانه كعبه كشته شوم و حُرمَت مكه به خاطر من پايمال نگردد بهتر است". بعدها كه در جريان قيام «عبدالله بن زبير»، بنی اميه كعبه را با منجنيق مورد حمله قرار دادند و عبدالله را در مسجدالحرام كشتند، معلوم شد كه ابن عباس با آن فطانت و ابن زبير با آن زيركی، اشتباه می‌کردند و امام(ع) آينده را بروشنی در خشت خام می ديد و دشمنان اسلام را بخوبی می‌شناخت. امام(ع) هنگامی كه حاجيان برای ادای مناسک حج تمتع به سوی منا می رفتند طواف كرد، سعی بين صفا و مروه به جای آورد، موی چيد (تقصیر کرد)، از احرام عمره بيرون آمد و رو به سوی كوفه گذارد. ما كاروان كعبه عشقيم، هر كجا/ رو آوريم كعبه بود روبروی ما ماييم كعبه‌ دلِ عشاقِ باوفا/ هر جا رويم كعبه كند جستجوی ما چون خبر حرکت به محمد حنفيه رسيد، خود را به كاروان رساند و زمام ناقه امام(ع) را گرفت و گفت: "ای برادر! چه باعث شد كه با اين شتاب خارج شوی؟" حضرت فرمود: "ديشب رسول خدا به خوابم آمد و گفت: اي حسين! بيرون رو كه خدا خواست تو را كشته ببيند". ابن حنيفه گفت: "إنا لله و إنا إليه راجعون. پس اين زنان و كودكان را چرا با خود می بری؟" امام پاسخ داد: "جدم فرمود خداوند می خواهد آنها را اسير ببيند". احرام ما كفن شود اندر منای عشق/ خون گلوی ما شود آنجا وضوی ما ما تشنه‌ شهادت عشقيم، می رويم/ تا پر شود ز خون دل ما، سبوی ما اينگونه بود كه امام حسین(ع) به خاطر حفظ حريم خدا، به دستور رسول خدا و براي زنده كردن امر خدا، به همراه اهل و عيال و تعدادی از مواليان و ياران از مكه خارج شد و به سوی عراق عزيمت كرد. روز خروج کاروان را برخی از مورخان روز ترويه (هشتم ذوالحجة) و «ابن قولويه» به نقل از امام باقر(ع) روز هفتم اين ماه نقل كرده اند. ما را مِنای عشق، صف كربلا بود/ رنگين شده فرات ز خون گلوی ما