روضه‌های مکتوب دههٔ اول محرم 🖤💔 1⃣1⃣ روضه روز عاشوراء ـ داغ پیامبر(ص) در مصیبت حسین(ع) ... و به روضه روز عاشورا رسیدیم ...  خبر شهادت جانسوز امام حسین(ع) را خداوند متعال قرن‏‌ها پیش از عاشورا، به فرشتگان و پیامبرانش داده بود. در حقیقت، اولین روضه‏‌خوان‏‌های آن امام شهید، خود «خداوند» و «جبرئیل امین» بودند. در تفسیر آیه ۲۷ سوره بقره (و علَّمَ آدَمَ الأَسمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي باسمَاء هَؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادقین) گفته‌‏اند که این تعلیم اسماء اینگونه بود که جبرئیل به حضرت آدم تلقین کرد که بگو: "یا حمیدُ بحق محمد، یا عالي بحق علي، یا فاطرُ بحق فاطمة، یا محسنُ بحق الحسن و یا قدیمَ الإحسان بحق الحسین" و آدم هم تکرار کرد؛ اما چون نام حسین را آورد دلش خاشع و اشکش سرازیر شد. گفت: "برادرم جبرئیل! چرا به یاد پنجمین نفر، دلم می شکند و اشکم جاری می‌‏شود؟" جبرئیل پاسخ داد: "این فرزندت مصیبتی خواهد دید که همه مصیبت‌ها در مقابل آن کوچک است". نظیر این اِخبار به شهادت امام حسین(ع)، درباره حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت زکریا و حضرت عیسی هم وارد شده است. اما سوزناک‏ترین آنها، خبر دادن به پیامبری است که امام، جگرگوشه و پاره‏ تن و سبط و ریحانهٔ اوست: روزی پیامبر(ص) نزد همسرش «اُمّ سَلَمَة» بود که جبرئیل نازل شد. پیامبر به اندرون رفت و به وی فرمود: "نگذار هیچکس وارد شود". اندکی بعد امام حسین(ع) آمد و خواست نزد پیامبر برود. اُم سلمة او را گرفت و در آغوش کشید. امام حسین(ع) گریه می کرد و ام سلمة با او شیرین‏‌زبانی می‏‌کرد تا آرامش یابد؛ اما گریهٔ حسین(ع) شدت یافت. ام سلمة ناچار رهایش کرد تا آنکه وارد اتاق شد و در دامان پیامبر نشست. جبرئیل با دیدن این صحنه به حضرت گفت: "«امت تو این فرزندت را خواهند کشت". در حدیث دیگری، شیخ صدوق به سند خود از امام باقر(ع) روایت می کند که شاید ادامه حدیث بالا باشد: اُم سلمة بر پیامبر وارد شد، دید که حسین بر سینه رسول الله نشسته است؛ و آن حضرت هم می‏‌گرید و در دستش چیزی است که آن را می‌بوسد. پیامبر با دیدن ام سلمة فرمود: "ای ام سلمة! اینک این جبرئیل است که به من خبر می‏‌دهد که این فرزند کشته خواهد شد. این هم تربتی است که بر آن کشته می‏‌شود. آن را پیش خود نگه دار، هرگاه به خون تبدیل شد، عزیز من کشته شده است". ام سلمه عرض کرد: "ای رسول خدا! از خداوند بخواه که این داغ را از تو بردارد". پیامبر(ص) فرمود: "این کار را کردم، اما از سوی خداوند به من وحی آمد که او را مرتبه‏‌ای است که هیچیک از خلایق به آن نمی‏رسند؛ و او را پیروانی است که شفاعت می‌کنند و شفاعتشان پذیرفته می‌شود؛ و همانا «مهدی» از فرزندان اوست؛ پس خوشا به حال آنکه از دوستداران حسین باشد. به خدا سوگند شیعیان او رستگاران روز قیامت هستند". عبدالله بن عباس نقل می‌کند: در خانه خود (در مدینه) خوابیده بودم که ناگهان از خانه ام سلمة همسر پیامبر صدای شیون بلندی شنیدیم. مردم مدینه از زن و مرد به سوی خانه او رفتند. من نیز به سوی خانه او رفتم و وقتی به آنجا رسیدم گفتم: "ای اُم‏‌ّالمؤمنین چرا ناله و شیون می‏‌کنی؟" ام سلمة رو به زنان هاشمی کرد و گفت: "ای دختران عبدالمطلب! با من همناله شوید و گریه کنید... به خدا سوگند سرور شما، سید جوانان بهشت، فرزند عزیز پیامبر، حسین، کشته شد". پرسیدند: "از کجا دانستی؟" گفت: "اکنون پیامبر را در خواب دیدم در حالی که غبارآلود و پریشان بود و بر سر و صورتش خاک نشسته بود. سبب را پرسیدم، فرمود: فرزندم حسین و خاندان او کشته شدند و من آنان را دفن کردم". از خواب برخاستم و به تربت حسین نگاه کردم که جبرئیل آن را از کربلا آورده بود و من آن را در شیشه‌ای نگه داشته بودم. دیدم که آن خاک به خون تازه تبدیل شده بود و در آن شیشه می‏‌جوشد... ما هم به تو تسلیت می‌گوییم ای رسول خدا ؛ «یا رسول الله! آجَرَكَ الله في مصیبةِ ریحانتِكَ وسبطِكَ الحسین» ... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✓ منابع اصلی: ۱. الطبرانی؛ المعجم الکبیر؛ جلد هشتم؛ صفحه ۲۸۵. ۲. شیخ صدوق، أمالي؛ صفحه ۱۲۰. ۳. شیخ طوسی؛ أمالي؛ صفحه ۳۱۴. ---------- 🍀 اخلاق و اعتدال ؛ کانال سید علیرضا حسینی (عارف) در پیام‌رسان ایتا @alirezahoseiniaref