🛑 مرور خطبه های حضرت زهرا سلام الله علیها (بخش دهم) ◾️ اوّلین خطبه ی حضرت (علیهاالسّلام) در «مسجد مدینه» در حالی خوانده شد که جمعی از مهاجران و انصار در آنجا حضور داشند. در همین حال به احترام آن بزرگ بانوی اسلام پرده ی سفیدی آویختند که سخنرانی را در پشت پرده آغاز کند. حضرت زهرا (علیهاالسّلام) قبل از آغاز سخن، ناله ی جان سوزی کشید که بسیاری از حاضران گریستند و پس از آنکه مردم آرام گرفتند، فرمودند: 🔹وَ العُدَّه والأداهِ و القُوَّهِ وَ عِندَکُمُ السِّلاحُ وَ الجُنَّهُ تُوافیکُمُ الدَّعوَهُ فَلا تُجیبُونَ وَ تَأتیکُمُ الصَّرخَهُ فَلا تُغیثُونَ وَ انتُم مَوصُوفُونَ بِالکِفاح، مَعرُوفونَ بِالخیرِ و الصَّلاحَ وَ النُّخبَهُ الَّتی انتُخِبَت و الخِیَرَهَ الَّتی اُختیِرَت لَنا اَهلَ البَیتِ قاتَلتُُُمُ العَرَبَ وَ تَحمَّلتُمُ الکَدَّ وَ التَّعَبَ وَ ناطَحتُمُ الاُمَمَ وَ کافَحتُمُ البُهَمَ، لا نَبَرَحُ اَو تَبرَحُونَ، نَأمُرُکُم فَتَأتَمِرُونَ حَتّی اِذا دارَت بِنا رَحَی الاِسلامِ، وَ درَّ حَلَبُ الایّامِ وَ خَضَعَت نَعرَهُ الشِّرکِ وَ سَکَنَت فَورَهُ الإفکِ وَ خَمِدَت نیرانُ الکُفرِ وَ هَدَأتَ دَعوَهُ الهَرج وَ استَوسَقَ نِظامُ الدِّینِ فَأنِّی حِرتُم بَعدَ البَیانِ وَ أسرَرتُم بَعدَ الاعِلانِ وَ نَکَصتُم بَعدَ الإقدامِ وَ اَشرَکتُم بَعدَ الایمانِ؟ «ألا تُقاتِلُونَ قَوماً نَّکَثُوا أیمَانَهُم وَ هَمُّوا بإخرَاجِ الرَّسُولِ وَ هُم بَدَؤُوکُم اَوَّلَ مَرَّهٍ أتَخشَونَهُم فَاللهُ أحَقُّ تَخشَوهُ إِن کُنتُم مُؤمِنینَ؛ (۱۷) 🔸انواع اسلحه و زره و سپر، نزد شماست. صدای دعوت من به شما می رسد؛ ولی جواب نمی دهید؟! و ناله ی فریادخواهی من به گوشتان می رسد؛ ولی مرا یاری نمی کنید! و حال آنکه به شجاعت و جنگاوری معروفید و به خیر و صلاح مشهور. شما برگزیدگانی بودید که انتخاب می شدید و انتخاب شوندگانی که برگزیده شدید. با عرب و بت پرستان در افتادید و تحمّل رنج و زحمت نمودید. با امّت های سرکش، به رزم پرداختید و با پهلوانان به نبرد برخاستید. 🔸همواره ما فرمانده بودیم و شما فرمانبر. ما امر می کردیم و شما تسلیم اوامر ما بودید تا آسیاب اسلام به گردش افتاد و پستان روزگار به شیر آمد و نعره های شرک آمیز خاموش شد و دیگ های طمع و تهمت از جوش افتاد و آتش کفر خاموش گشت و نداهای هرج و مرج طلب، ساکت شد و نظام دین استوار گردید. 🔸پس چرا امروز بعد از اقرار و اعتراف، سرگردان شدید؟ و پس از آشکار کردن عقیده، امروز پنهان کاری دارید؟ و بعد از آن پیش گامی، به عقب برمی گردید؟ و بعد از ایمان، شرک آوردید؟ آیا نمی جنگید با گروهی که عهد شکستند؟ و خواستند رسول خدا را اخراج کنند با آنکه آنها آغازگر جنگ بودند. آیا از آنان می ترسید؟ در حالی که به خدا قسم سزاوار است که از او بترسید اگر مؤمنید». @ashuraee