✅ اثر برگزیده پویش 📌 محمدتقی عارفیان از استان قم گرچه سوزد داغ از سوز دل ناشاد ما نیست غیر از داغِ دل در این بلاها زاد ما دم‌به‌دم آید غمی نو تا شود غم‌خوارمان مرحبا بر غم که هر دم می‌کند امداد ما در خطر با خاطری آسوده منزل کرده‌ایم در دل ویرانه‌ها گل می‌کند فریاد ما نیست ما را ترسی از زلزال موشک‌های خصم می‌شود محکم‌تر از این لرزه‌ها بنیاد ما قلب ما را با گلوله هرچه بشکافند، باز بشکفد گل دم‌به‌دم از این خراب‌آباد ما چشم تا وا می‌کنیم آماج تیر کینه‌ایم بوده از آغاز، اندوه و بلا همزاد ما بر لب آبیم اما تشنه‌کام افتاده‌ایم از ازل شش‌ماهۀ لب‌تشنه شد استاد ما زخم روی زخم، غم بر روی غم، خون روی خون مدعی، انصاف اگر داری ببین اَسناد ما بر سر ما بس‌که باران ستم باریده است گم شده زیر ستم فریاد استمداد ما هرچه دشمن می‌زند ما مقتدرتر می‌شویم صبر هم سرگشته شد از صبر مادرزاد ما غنچه‌های غزه در سیلاب خون غرق‌اند و باز نیست رامِ دست گلچین باغِ استعداد ما صبر ما دارد ثمر اَلصَّبرُ مِفتاحُ الفَرَج راست‌قامت مانده در خون غزۀ آزاد ما @ashuraee