«برخی مرتب نشخوار میکنند وضع ما خرابه، ما بدبختیم، گرانی کشت ما را، هیچ جا اینگونه نیست، خدایا آمریکا حمله کند، یا توییت میزنند من سلیطه هستم! من بی ناموسم!»
اما ای کاش میدانست آب و برق و گاز و نان و بنزینش مفت است. مفتی گاز و برق را نمیبیند اما از قیمت ۸۰هزار تومانی مرغ مدام حرص میخورد و ناله میکند. فرق اهمیت برق و خیار را نمیداند. کارتن خوابهای واشینگتن و پاریس را نمیبیند. قبرستان خوابهای مصر را نمیفهمد. نه خشکسالی را میفهمد، نه زحمات شبانه روزی مدیران را و نه آبادانی کشور را. بد است ما ندانیم در تمام دنیا گرانی وجود دارد، فقر وجود دارد، خیابان خواب وجود دارد. خوب نیست ما فکر کنیم دنیا گلستان است و مشکلات فقط مال کشور ماست. آبروی فقر و قناعت نبریم. اتوبانها و جادهها و بیمارستانها و عدم قطعی برق را و امنیت را به استهزاء نگیریم. میدانید چرا؟ چون قدر خودمان و استقلال و امنیت کشورمان را نمیدانیم.
چون معنای امنیت را نمیفهمیم و قدر استقلالمان را نمیدانیم. قدر امنیت را نمیدانیم چون امنیت چیزی است تا از دست نرود حس نمیشود. وقتی تیغ بیگانه و داعش و کومله بر رویمان کشیده شد و حضور دشمن را دم کوچهمان دیدیم، آن وقت قدر امنیت کشورمان را میفهمیم که زیر سایه آن به زمین و زمان فحش میدهیم و باز امنیتمان تضمین است.
خداوند شکر را آفرید تا ناسپاسی نکنیم.
به قول استاد دینانی:
«جامعهای که فلسفه ندارد، هرچه علم داشته باشد، ابله است.
خوشبخت جامعهای است که بیش از آنچه میداند، میفهمد. بدبخت جامعهای است که فقط میداند و نمیفهمد.
جامعهای سعادتمند است که بیش از آنچه میداند، میفهمد»
.