برادران گرامی آقایان هادی و مهدی ذاکری سلمکم الله رحلت اندوهبار ابوی گرامی را منشا خدمات ارزنده ای در خراسان بودند را خدمت شما و خاندان معزز ذاکری تسلیت می‌گویم. امیدوارم انشالله خداوند منان ایشان با اولیا و انبیا محشور بفرماید و به جنابعالی وبازماندگان صبر جمیل عنایت فرماید. سید عبدالله حسینی این قصیده بمناسبت بزرگداشت ایشان سالیان پیش سروده شده شده بود و اینک به پاسداشت شخصیت آن رحیل سفر کرده تقدیم‌می‌شود. سید عبدالله حسینی مدیر مرکز اسلامی آفریقای جنوبی دارد از نور هدی بر دست ساغر ذاکری میدهد بر تشنگان جام مطهر ذاکری در دبیرستان عشق از روی ایمان وصفا داد بر دانش پژوهان درس باور ذاکری پرورش داد از  صفا صدها در خت بارور این چنین با دستهای باغ پرور ذاکری تا دلت خواهد مربی دیده ام اما بحق  ایستاده یک سر و گردن فراتر ذاکری روز و شب او در جهاد فی سبیل الله بود آنکه از آن نیمکت هاساخت سنگر ذاکری فاتح بی ادعای قله علم و عمل پاسدار سنگر محراب و منبر ذاکری در دبیرستان دین ودانش و تقوا و عشق حلقه علم و ادب را بود محور ذاکری در جمالش نور علم و معرفت هست آشکار زآنکه از ایمان بود قلبش منور ذاکری انبیاو اولیا جمله معلم بوده اند حشر خواهد یافت با آنان به محشر ذاکری پاسبان راستین و پاکباز شهر علم هشتمین خورشید را استاده بر در ذاکری شیخ ما چون قند شیرین است فرزندان او مهدی و هادی بود قند مکرر ذاکری از پدر هستند ایندو باقیات صالحات هرکدام از دیگری هستند بهتر ذاکری میدهد بی منت شهریه درس عاشقی میرود بی منت پاکت به منبر ذاکری ارتشی فرهیخته دارد که سربازان او کرده مشهد تا به تهران را مسخر ذاکری اهل عشق و اهل تقوی اهل صبر و اهل فضل مرد تعلیم و تعلم علم گستر ذاکری امر تعلیم وتعلم را ست از برجستگان تربیت را اسوه و الگو و مظهر ذاکری شیخ ما باشد غلام پیر درگاه رضا دارد اما زین غلامی تاج بر سر ذاکری صد درود از جمله شاگردان به مرحوم دهشت صد سلام ازخوشه چینان ولا بر ذاکری