⭕️ بد نشد که نبردیم! یادداشتی از محسن دنیوی 🔺بعد از بازی ایران با ولز و همنیطور پس از دیدن کامل بازی انگلیس و آمریکا، میشد حدس زد که باید برای باخت احتمالی هم آماده باشیم و نباید فقط به صعود فکر کنیم. تیم آمریکا دیشب یک سر و گردن از ما بهتر بود و میانگین سنی پایین تر و آمادگی بدنی بهتر، باعث شد که تیم ما موفق به صعود نشود. دیشب دو مشکل وجود داشت. مشکل اول این بود که ما با مساوی هم صعود می کردیم و این مانع ذهنی با آنکه ترکیب شبیه بازی قبل بود، ما را به لاک دفاعی برد. اما مهمتر از این مانع، این بود که ما اگر می خواستیم هم نمی توانستیم تهاجمی بازی کنیم. توان بدنی بازیکنان ایران در بازی دوم تخلیه شده بود و در تمام نبردهای انفرادی در بازی با آمریکا فاصله محسوس داشتیم. فقط میشد که دست تقدیر اتفاق دیگری را رقم بزند. وگرنه نتیجه عادلانه بازی دیشب همانی بود که اتفاق افتاد یعنی حذف از جام با باختی سبک و سه امتیاز و چهار گل زده که بهترین نتیجه ما در این رقابتها بود و خیلی بد می شد اگر دو اتفاق می افتاد؛ یعنی باختن بازی با گل های بالا و بردن بازی و صعود! 🔺با اینکه به شدت به آینده روشن ایران امیدوار هستیم اما باید با خودمان به این نتیجه برسیم که راه پیشرفت ایران و تغییر وضعیت از اتفاقات دوپینگی و جهش های ناگهانی مثل صعود دراماتیک تیم ملی به مرحله بعد جام جهانی با برد امریکا و پس از هفتاد روز تنش در کشور و انتشار حجم بالای شادی و نشاط در جامعه از این صعود اتفاقی نمی گذرد. 🔺ما ایرانیان نیازمند کنترل هیجان خود هستیم. بپذیریم که ایجاد تغییر، اصلاح و بهبود امور و پیشرفت به سوی آینده روشن ایران، از مسیر اصلاحات تدریجی، تلاش مستمر و شاید آزاردهنده، گفتگو و هم مسئله شدن و بیان ایده های متنوع و راه حل های مختلف و نقد ایده ها و راه حل ها و از همه مهمتر نوآوری در شرایط محدودیت منابع و امکانات و تحریم ها و پیچیده شدن مشکلات و زیاد بودن موانع و گره ها می گذرد. نه منتظر و امیدوار به خوشی ها و شادی های ناگهانی و غیرعادی باشیم و نه مضطرب و دل نگران بحران های ناگهانی و مشکلات سونامی وار! 🔺ما راجع به مسائل اساسی حکمرانی و سبک زندگی، پاسخ های متفاوت و متضادی داریم و کلان روایت های جامعه ایرانی هنوز به یک تعادل در امر اداره کشور و زیست جمعی در کنار هم نرسیده اند، که اگر رسیده بودند شاهد اتفاقات حیرت انگیزی مثل خوشحالی علنی از برد تیم فوتبال انگلیس در برابر تیم ملی نمی بودیم. تا زمانی که منتظر حوادث خارج از روال عادی و حمایت ویژه دست تقدیر و ...هستیم، نمی توانیم تعییرات اساسی و پایدار را رقم بزنیم. قرار نیست وقتی مانند بازی با ولز که بیش از بیست موقعیت احتمالی برای گل خلق کردیم، بدون موقعیت چندانی برای گل، توپی به ثمر بشیند و بردی به دست بیاید. هر چند احتمال تصادف و شانس گل زدن ناگهانی را نباید نادیده گرفت، اما شانس آوردن یا بدشانسی هم وقتی معنادار است که اساساً توپی به منطقه هجده قدم حریف وارد شده و ضربه در چارچوبی برای تیم شما ثبت شود. می شد که این اتفاق برای ما در بازی دیشب بیفتد، اما بد نشد که نیفتاد. 🔺چون اگر رخ می داد، هیجان این اتفاق، عقل جمعی ما را دچار بهم ریختگی می کرد و ناشی از این هیجان، ممکن بود دوگانگی ها تشدید شود و برخی بی تدبیری هایمان فراموش شود و در مورد حد توان و تلاش خودمان دچار تردید شویم. ما خوب بودیم. شاید بهترین تیم ایران تا کنون، اما حد معقول تلاش ما همین بود. شاید فقط بازی با انگستان خارج از قاعده رخ داد ودر اثر شرایط غیرعادی قبل از بازی، با نتیجه بدی باختیم. اما اصل باخت از انگلیس با تیمی که به جام فرستاده بود دور از انتظار نبود. سه ماه قبل از جام تصورم این بود که با انگستان یا امریکا می توانیم مساوی کنیم و ولز را ببریم و احتمالا صعود کنیم. اما با شروع مسابقات و روشن شدن وزن تیم ها، وضعیت فعلی این گروه و امتیازها غیر از باخت ما در برابر انگستان همه چیز نسبتاً طبیعی است. الان بیش از هر زمان دیگری به آرامش و تعادل و تمرین تصمیم و رفتار عاقلانه جمعی نیاز داریم و هرشادی و غم مفرط که در اثر حادثه و اتفاق و تصادف رخ دهد به این مهم ضربه می زند و در مسیر بهبود ایران و پیشرفت آن اختلال ایجاد می کند. پیشرفتی که راه آن جز با مرور ریزبینانه مسیر گذشته و پذیرش اشتباهات و دیدن نقاط روشن و بینظیر آن امکان موفقیت ندارد.