رمضان رفت، ولی باز هم آدم نشدم
در حرم بودم و ای وای، که مَحرم نشدم
بارها بسته شد و قافله رفت و رفت و...
منِ جا مانده ی بد، باز فراهم نشدم
سیل شد چشمه ی چشمان ترِ بعضی ها
برهوتم که نَمی از نَمِ شبنم نشدم
متزلزل تر از آنم که نیفتم بر خاک
ریشه ام در دلِ آب است، که محکم نشدم
عده ای خوب رسیدند، در این ماه، به جاه
منِ آواره ی بیچاره گـدا هم نشدم
ظاهرا سجده کنانم به نمازم اما...
باطنا پیش خداوند، کمی خم نشدم
این همه غصه خلاصه شده در یک مصرع...
رمضان رفت، ولی باز هم آدم نشدم
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين