✳️ هیچ جریان سیاسی نفعی از مشارکت پایین نخواهد برد
❓مسالهای مشترک پیش روی 2 جبهه قرار داد: دلایل کاهش انگیزه مشارکت در روزهای پایانی چه بود؟
🔹واقعیت فعلی پس از برگزاری انتخابات در دوره اول، اشتراک 2 جبهه در مساله مشارکت است. این موضوع حکمت اصرار و تاکیدات بسیار زیاد مقام معظم رهبری به مشارکت حداکثری و اولویت آن را مشخص میکند. اکنون که در موقعیت دور دوم انتخابات قرار گرفتهایم 2 جریان سیاسی به نحو واقعی متوجه اهمیت مساله مشارکت شدهاند.
🔹حالا معلوم شده است که هیچ جریان سیاسی نفعی از مشارکت پایین نخواهد برد. بنابراین نه آن فرض جبهه اصلاحات که سالهاست مدعی آن هستند، صحیح است، نه فرض جریان اصولگرا که یک سبد رای ثابت 18 میلیونی دارد. این انتخابات نشان داد ذهنیت مردم تا حد قابل توجهی از ذهنیت جریانات سیاسی فاصله دارد.
🔹میل به مشارکت بنا بر نظرسنجیها کم نبود و متوسط این میل نزدیک به 50 درصد بود. مرددان و تصمیمنگرفتهها نیز به طور متوسط میتوانستند نرخ را به عددی بین 55 تا 60 درصد نزدیک کنند اما چه شد که جریانات سیاسی نتوانستند از این فرصت استفاده کنند؟
🔹 «عدم درک منطق موقعیت توسط جریانات سیاسی» است. کنش جریان اصولگرا در مقوله تبلیغات و ائتلاف، پیام مثبتی به افکار عمومی منتقل نکرد. کنش تبلیغاتی جریان اصلاحات و عاریهای و ناآماده عمل کردن نامزد این جریان نیز نتوانست مردم و مرددان را قانع سازد. به قول یک شهروند معمولی، مردم نامزدی را در قد و قواره ریاستجمهوری ندیدند.
اکنون که انتخابات به مرحله دوم رسیده، پاسخ دور اول مردم به ویترین ارائهشده نامزدها میتواند درسهای خوبی برای کنش موفق انتخاباتی آنها در هفته جاری به همراه داشته باشد. درک منطق موقعیت در این لحظه به معنی باز کردن گره کور مشارکت توسط جریانات سیاسی است. باید برنامهها شفافتر و به زبان عمومی نزدیکتر باشد.
🔹 باید مردم ببینند فردی که انتخاب میکنند آیا عرضه کار، توان اجرا و حل کردن مشکلات سخت اقتصادی را دارد یا خیر؟ پیروزی واقعی جریانات سیاسی وقتی رقم میخورد که آنها پاسخ کاملی به میل واقعی مشارکت سیاسی مردم ارائه دهند.
🔹مشارکت بالا، متضمن این پیروزی است. هر جریانی که موفق شود انگیزههای عمومی مشارکت را بالاتر ببرد، یقینا پیروز انتخابات 15 تیر خواهد بود.
🆔️
@asrghanoon