🔺نوشته ای از دکتر علی شریعتی به مناسبت تقارن سالگرد وفاتش با عید سعید قربان
🔹اسماعیل تو کیست؟ چیست؟
مقامت؟ آبرویت؟ موقعیت؟شغلت؟ پولت؟ خانهات؟ باغت؟ اتومبیلت؟ معشوقت؟ خانوادهات؟ علمت؟ هنرت؟ لباست؟ نامت؟ نشانت؟ جانت؟ جوانیات؟ زیباییات؟
من چه میدانم. این را تو خود میدانی، تو خود آن را، او را، هرچه هست و هرکه هست، باید به مِنیٰ آوری و برای قربانی، انتخاب کنی؛
🔹من فقط میتوانم نشانیهایش را به تو بدهم:
آنچه تو را در راه ایمان، ضعیف میکند،
آنچه تو را در رفتن، به ماندن میخواند؛
آنچه تو را در راه مسئولیت به تردید میافکند،
آنچه تو را به خود بسته و نگه داشته است،
آنچه دلبستگیاش نمیگذارد تا پیام را بشنوی، تا حقیقت را اعتراف کنی،
آنچه تو را به توجیه و تأویلهای مصلحتجویانه میکشاند و عشق به او کور و کرت میکند؛ ابراهیمی و ضعف اسماعیلیات تو را بازیچه ابلیس میسازد.
🔹در قله بلند شرفی و سراپا فخر و فضیلت، در زندگیات تنها یک چیز هست که برای به دست آوردنش از بلندی فرود میآیی، برای از دست ندادنش، همه دستاوردهای ابراهیموارت را از دست میدهی؛
او اسماعیل تو است، اسماعیل تو ممکن است یک شخص باشد یا یک شئ یا یک حالت، یک وضع و حتی یک نقطه ضعف!