#قسمت_بیست_و_نهم
🎧
#رمانتوتکرارنمیشوی
توی قسمت قبل:
لیلیت خیلی ناراحت بود برای نیره گریه میکرد اما دلش ازجای دیگه م میسوخت پای گج گرفته ش درد میکرد ولی باسختی میخواست بره اهواز ولی به چه بهانه ای؟ که آبروی خودش و سیدمهدی نره...
🥀
تافرداصبح وقتی ماجرای مرخص شدن سید مهدی رو شنیدو دیگه کلا نظرش عوض شد...هم خوشحال بود که اون خوب شده وهم ناراحت که حالا اونو ازکجا پیداکنه؟😔😭
بیایید باهم به قسمت ۲۹ گوش بدیم....
🍃💐🍃❤️🍃
🎙 با خوانش هنرمندانه ی نویسنده ی کتاب مطهرهپیوسته
༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
تنهاکانال رسمی بانوان حرم
https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c