قسمت ۳۱ تو تکرار نمیشوی.m4a
5.88M
🎧 💞 وای داستان لیلیت چه داستانی شد از آدمی که غرق در تاامیدی بود و در تنهایی و ظلمت زندان منتظر حکم اعدامش بود حالاتو قلبش چه عشق آتیشنی روئیده بود خلاصه که سید مهدی بلاخره اومده بود و لیلیت هرلحظه به علاقه ش افزوده میشد تا اینکه ناگهانی یک روز سرو کله جاوید پیدا شد اونم ترک موتور پرشی سید مهدی خدای من 😱 جاوید تا معرکه جنگ و آتیش اومده بود دنبالش لیلیت داغ شد و لرزید باخشم در فکر فرورفت نکنه حقیقت رو به سید مهدی گفته باشه... حالافرجی ولش میکنه ؟😔 اونشب جاوید میخواست به زور اونو ببره ولی .... خدا جون اجازه نداد😉😁😄 امشب بیایید بقیه شو بشنویم حالا در ادامه باهم به قسمت ۳۱ گوش میدیم... 🍃❤️❤️🍃 🎙 با خوانش هنرمندانه ی نویسنده ی کتاب مطهره‌پیوسته ༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ تنهاکانال رسمی بانوان حرم https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c