توتکرارنمیشوی_قسمت۳۹.mp3
28.8M
🎧 💞 خلاصه قسمت ۳۸ لیلیت غمگین بود ومنتظر! دست به دعا شد تا این عملیات حساس هم بگذره ولی دلشوره ش بی علت نبود نبرد خین برای غواص ها خطرناک شده بود تا برای سید مهدی اتفاقات خطرناکی رو رقم بزنه ....لیلیت تمام شب صلوات میفرستادتا دم دمای صبح که خوابش برد و خواب دید برف اومده و تسبیحش پاره شد ...😔 بلاخره خبرخوش پیروزی وآزادی خرمشهر اومد ولی ... نبیدی گفته بود باید صدقه بدی چون خواب برف دیدی...از احمدی درمورد سیدمهدی پرسید اون گفت اسمش تولیست شهدا وزخمی ها که نیست... عصراون روز وفایی و گروه غواص ها اومدن وفایی نمیدونست چجوری باخواهرتیموریان روبرو بشه وچی بش بگه؟تمام شب پیش وفایی انگارصدای سیدمهدی رو شنیده بود که توی آب کمک میخواست.... 😔 امشب باهم ادامه این داستان که به جای حساسش رسیده رو میشنویم 🍃💕🍃 🎙 با خوانش هنرمندانه ی نویسنده ی کتاب مطهره‌پیوسته ༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ تنهاکانال رسمی بانوان حرم https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c