. چاه آه بیش از ‌آنچه گفته، نگفته است؛ هرجا مشتاقی برای شنیدن داشت، خطبه خواند، حکمت گفت و حتی نامه نوشت. کسی متوجه نشد او راه‌های آسمان را تماشا و تعریف می‌کند وقتی می‌گفت: فرصت‌ها مثل ابر می‌گذرند، وقتی از دنیای چند رنگ می‌گفت، وقتی از گذر عمر و زندگی با گذشتگان می‌گفت. صدای او هزار و چهارصد سال است که به گوش ما نمی‌رسد وقتی که گفت «حقیقت» به شما نشان داده شد اگر ببینید، هدایت شده‌اید... صدایش شنیده نشد. باید وزن کلماتش را کسی تحمل می‌کرد. پدر خاک، فکری کرد، خاک روی خاک ریخت تا چاه شکل گیرد. حجم کلمات را با "آه" بر شانه‌ی صبور چاه سوار کرد. واژه‌هایی که کسی توان شنیدنش را نداشت و با "آه" به خاک سپرده شد، همان خاکی که بهترین همراه زندگی‌اش را به او سپرده بود. شاید چاه، باید آه مظلومیتش را تا ابد در گوش تاریخ فریاد می‌زد. 🎨"چاه آه" اثر حسن روح الامین ✍نجمه صالحی ـــــــــ❁❁❀❀❁❁ـــــــــــ https://eitaa.com/astanehmehr