ادامه شعر مسدس ترکیب ولادت امام مجتبی از فایل قبلی خـورشـید، دمـیـده به شـب تـار مـدینه گــردیــده چــراغ دل بـیــدار مـدیــنــه روئــیــده گـل وحـی ز دیـوار مـدیـنـه خـیـل مـلـک آیـنـد بـه دیــدار مـدیــنـه ارواح رســولان شــده زوار مــدیــنـه گـردیـده فـلـک غـرق در انـوار مدینه تـابـد به سرِ دست محـمّد، قـمر امشب تـبـریک بـگـوئـید!عـلی شد پدر امشب ای صـبـح الـهـی! اثـرت بـاد مـبـارک ای بـحـر نـبـوت! گـهـرت بـاد مبارک ای بـاغ ولایت! ثـمـرت بــاد مـبـارک ای مـاه خــدایـی! اثــرت بـاد مـبـارک ای شمسۀ عصمت! قـمرت باد مبارک مـیـلاد گـرامی پـسـرت بــاد مـبــارک ای حُسن فروشان! حسن آمد حسن آمد بــا آمــدنـش جـان مـحـمـّد بـه تـن آمـد این است که در پاسخ دشنام، دعا کرد این است که از دشمن بی‌شرم، حیا کرد این است که پیوسته جفا دید و وفا کرد این است که از خلق، ستم دید و دعا کرد در صبر، همان کار علی شیرخدا کرد در صلح، همان معجزۀ کرب‌وبلا کرد گر جنگ کند، صلح، حرام است حرام است ور صلح کند، حکم قیام است قیام است از صلح حسن، دین خـدا یافت سلامت این صلح، قیامی‌ست به معـنای قیامت با آنکه هـمانـند عـلـی داشـت شـهـامت هر ظـلـم که دید آن خلف پـاک امامت تا حـفـظ شـود دین خـدا کـرد کـرامـت چون کوه برافراشت به هر حادثه قامت با آنکه غریب وطن و غرق مِحن بود پـیـروزتـرین رهـبر تاریخ، حـسن بود او مَحکمۀ مُحکمۀ صبر و رضا داشت با صبر و رضا پرچم توحید بپا داشت در صلح و قیامش به زبان حکم خدا داشت پیوسته ولایت به همه ارض و سما داشت ده سال، امـامـت به امـام شـهـدا داشت در حنجرۀ سوخته این طرفه ندا داشت: مـن کـیـسـتـم؟ احـیـاگـر قـانـون خـدایم بــنــیــادگــر واقــعــۀ کــرب‌و بــلایــم من وارث شمشیر عـلی، رهبر صبرم من ذات خدا را به خـدا مظهـر صبرم من روح شـکـیـبایی در پـیکـر صبـرم من وارث صبـر پـدر و مـادر صـبـرم من صاحب فتح و ظـفـرِ لشکر صبرم من حـیدر شـمـشـیر و پـیـام‌آور صبرم این صبر، همان صبر خدای ازلی بود تـفـسـیر کلام الله و شـمـشـیر علی بود با آنکه بوَد بـازوی من بـازوی حـیـدر با آنکه مرا دست خـدایی‌ست به پیکـر این صبر بوَد سخت‌تر از غزوۀ خـیبر این صبـر بوَد یک اُحد و خـندق دیگر این صـبـر بوَد نـهـضـتِ ثـاراللهِ اکـبـر سوگـنـد به اسلام و به قـرآن و پیـمـبر مـا بــیـم ز بـیــداد مــعــاویّـه نــداریــم حـاشا که عدو را دمی راحت بگـذاریم ما نخـل ولائـیم و شهـادت ثـمر ماست بر جان عدو هر نفـس ما شرر ماست چون تـیر برآید جگـر ما سـپـر ماست در بحر بلا موج خطر همسفـر ماست پـیـکـار جـمـل نـیـز گـواهِ دگر مـاست هرگز نهراسـیـم، که حـیدر پدر ماست بـازوی عـلی حـیدر خـیـبر شـکـنم من «میثم،»حسنم من حسنم من حسنم من ❇️ بررسی و نقد شعر: بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ایراد وزنی و سکت موجود در مصرع اول بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رفع ایراد موجود و همچنین انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید. مـا بــیـم ز بـیــداد مــعــاویّـه نــداریــم حـاشا که ستـمـگـر را راحت بگـذاریم شاعر: غلامرضا سازگار ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹