لب تشنه می‌روی ز برم؛ صبر می‌کنم بگذار خون شود جگـرم؛ صبر می‌کنم کـوه فـراق را به سـر دوش مـی‌کـشـم هر چـنـد بشکـنـد کـمـرم صبر می‌کنم رگ‌های پـاره‌ پاره، تن قـطعه‌ قطعه را در قـتـلـگـاه می‌نـگـرم؛ صبر مـی‌کـنم تـسـلـیـم محـضم و به بلا دل سپـرده‌ام غم، هرچه آورد به سرم صبر می‌کنم در شهر شام چنگ‌زنان، هرکجا زنان* توهـیـن کـنـند بر پـدرم، صبـر می‌کنم ای هـمسـفـر به جان تو حتی اگر کنند با قـاتـل تو هـمـسـفـرم، صبـر می‌کنم با یاد کام خشک تو تا صبح روز حشر گر خون رود ز چشم ترم صبر می‌کنم بـایـد که از تو پـیـرهـن پـاره‌ پـاره‌ای از بـهـر مـادرم بـبـرم؛ صـبـر می‌کـنم میثم! بگو که لحظه به لحظه غم حسین بر جان و دل زند شررم؛ صبر می‌کنم ✅ بررسی و نقد شعر: بیت زیر به دلیل مغایرت روایی تغییر داده شد زیرا موضوع سنگ جشن و شادی خندیدن و ... در شام بود نه در کوفه و براساس کتب معتبر تاریخی همچون: الفتوح ج ۵ ص ۱۲۱؛ أمالی مفید ج ۳۸ ص ۳۶۷؛ اللهوف ص ۱۳۰؛ مناقب آل ابیطالب ج ۴ ص ۱۱۶؛ مَقْتَل خوارزمی ج ۲ ص ۴۶؛ مُثیرُالأحْزان ص ۲۰۹؛ جلاءالعیون ص ۵۹۳؛ بحارالأنوار ج۴۵ صص ۱۰۹و ۱۶۴؛ منتهی‌الآمال ص ۴۸۵؛ قمقام ص ۵۱۶؛ نفس‌المهموم ص ۳۵۳؛ مقتل امام حسین ص ۲۲۳؛ مقرّم ص ۲۹۹؛ مقتل جامع ج ۲ ص ۴۳ و.... در شهر کوفه مردم پشیمان شده و گریه زاری می‌کردند، جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی سایت آستان وصال مراجعه کنید. در شام و کوفه چنگ‌زنان، هرکجا زنان توهـیـن کـنـند بر پـدرم، صبـر می‌کنم https://eitaa.com/astanevesal لینک سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/