#سیدالشهدا_علیهالسلام_ورودبه_کربلا
بعد از رسیدن دستور توقف اجباری حضرت در زمینی خشک و بی آب و الف؛ امام علیهالسلام مابين لشکريان ایستادند و بعد از حمد و ثناي خداوند خطاب به آنان فرمودند: آنچه را بر من وارد شده است شما ديديد. دنيا عوض شده، بديهاي خود را ظاهر و خوبيها را برگردانده است. از آن چيزي نمانده است، مگر قـطراتـي در ظرف و زندگي پستي در زمين شورهزار! آيا نميبينيد كه به حقّ عمل نميشود و باطل تا آنجا كه ميشود، پیش رفته. مؤمن در اين هنگام، سزاوار لقاء پروردگار است كه من مرگ را جُز سعادت نمي بینم و زندگي با ستمگران جُز بدبختي.
زُهَيْرُ بْنِ قَيْن ايستاد و عرض كرد: يابن رسولالله! ما سخنان شما را شنيديم؛ خداوند تو را زُهَيْرُ بْنِ قَيْن ايستاد و عرض كرد: يابن رسولالله! ما سخنان شما را شنيديم؛ خداوند تو را راهبري کند، اگر دنيا براي ما باقي بود و در آن جاودانه ميمانديم، باز هم شما را بر همة آنهـا ترجيح ميداديم. سپس نَافِعٍ بْنِ هِلـَالُ بَجَلِي بعد از یـادآوری نوع رفتار مردم با پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و علی علیهالسلام گفت: به خدا قسم ما از ديدار خدايمان ناراحت نيستيم و بر نيّات خود ايستادهايم؛ با دوستان شما دوست و با دشمنـان شما دشمنيم! آن گاه بُرَيْرُ بْنِ خُضَيْر ايستاد و گفت: يابن رسول الله! به خدا قسم خداوند به خاطر وجود شما بر ما منّت نهاد؛ ما پيش چشم شما جانفشاني ميكنيم و بدنهايمان را برايتان فدا ميكنيم تا جدّتان در روز قيامت شفيع ما باشد!
لهوف ص۶۷؛ کَشف الغُمَّة ج ۲ ص۲۰۸؛مَقْتَل خوارزمی۲ص۷؛ بحارالأنوار۴۴/۳۸۱؛ جلاءالعیون ۵۴۵؛ قمقام ۳۵۴ و۳۶۶؛ نـ