در مجاورت کربلا زمین یا قریه‌ای هست که اصحاب به امام عرض کردند اگر اجازه بدهید به آنجا برویم؛ امام علیه‌السلام فرمودند نام آن چیست؟گفتند: عَقْر و امام فرمودند: اَللّهُمَّ انِّي أعُوذُ بِکَ مِنَ الْعَقْر! الفتـوح ۵ ص ۸۴؛ تاریخ الامم والملوک ۵ص۴۰۹؛ تَجارِبُ الاُمَم ۲/۶۸؛ الاَخبارالطِوال ۲۹۹؛ الکامل فی‌التاریخ ۱۱/۱۵۶؛ مَناقِبِ آلِ ابیطالب۴/۸۸؛ تاریخِ حَلَبْ ۱۴۷؛ نفس المهموم ۱۸۳ ضمناً در مابقی کتب دسته اول تاریخی همچون اخبارالطوال ۲۹۹؛ البِدایَة والنَّهایة ۸/۱۷۰؛ تاریخ الخُلَفاء ۲/۲۳۵؛ تَذْکِرَةُ الْخَواص۳۳۵؛ تاریخِ حَلَبْ ۱۳۰ و ۱۴۷؛ تاریخ دمشق ۱۴/۲۲۰؛ مَقْتَل خوارزمی ( ۱/۳۳۴ فقط سوال حضرت، اعلام نام کربلا در همان بار اوّل سؤال کردن و فراز اوّل جمله امام ( أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ ؛ هَذَا كَرْبٍ وَ بَلَاءٍ) آمده است. ❇️ دو روایت معتبر دیگر در ورود به کربلا سِبْط ابْنِ جُوْزی و دیگران نقل کرده اند که سیّدالشهدا علیه‌السلام قدم بر خاک کربلا گذاشتند و فرمودند امّ السلمه به من گفت روزی جبرئیل در محضر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم بود و تو در نزد من گریه کردی و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم تو را طلبید؛ وقتی به نزد پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم رفتی جبرئیل با دیدن تو خبر شهادتت را در کربلا به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم اعلام کرد و زمین کربلا را به او نشان داد. سیّدالشهدا علیه‌السلام بعد از ذکر این روایت خاک کربلا را بوییدند و فرمودند: والله این همان خاک است که جبرئیل، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم را به آن خبر داد. تَذکرةُالخَواص ۳۳۵؛ نفس المهموم۱۸۳؛ مقتل امام حسین۱۰۳؛ مقتل جامع ۱ص۶۸۷ (در باب ۱۶ کامل الزیارات، الفتوح، اخبارالطوال و الکامل فی‌التاریخ احادیث مشابهی در این خصوص ذکرشده؛ ولی در هیچ کدام از قول سیّد الشهداء و در زمین کربلا بیان نشده است.) در گزارش دیگری آمده وقتی نام کربلا را گفتند، سیّدالشهدا علیه‌السلام فرمودند هنگام بازگشت از صفّین من نیز هـمراه پدرم بودم؛ به این سـرزمین که رسیدیم، پدرم ایستادند و فرمودند: اینجا محلِّ فرود آمدنشان و اینجا محـلِّ ریختن خـون‌هایشان است. پرسیـدند چه کسانی؟ فرمودند گروهی از خاندان محمّد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم. الاخبارالطِوال ۲۹۹؛ تاریخِ حَلَبْ۱۴۷؛ قمقام۳۶۶؛ مقتل امام حسین۱۰۳؛ مقتل جامع ۱ص۶۸۷. توضیحات: این روایت در صفحات ۸۱۸ کامل الزیارات؛ ۴۴/۳۵۱ بحارالأنوار، ۵/۸۹ الطبقات الکبری، ۳۳۵ تَذْکِرَةُ الْخَواص، ۸/۱۹۹ البِدایَة والنَّهایة و۱۸۳ نفس المهموم هم آمده ولیکن از زبان سیّد الشهداء و در هنگام ورود به کربلا نیست.