بنویـسـیـد که اینـگـونه شده سـرگـشـته یک قدم رفته به خیمه، دو قدم برگشته روی برگشت ندارد به حرم، حق دارد چه جوابی بدهد، بی‌علی اصغر گشته طفل را زیر عـبا برد، همه فـهـمـیـدند پـدر پـیـر خـجـالـت‌زده مضطـر گشته نه فقط خیمه، که از حالت واله شدنش دیدۀ لـشـگـر کـوفه به خـدا، تر گـشـته آب می‌داد و نمی‌داد چه فرقی می‌کرد؟! رفـتـنـی بود دگر غـنـچـۀ پـرپـر گشته آب می‌خواست اگر، خواست هدایت بشوند پـاسخ خواسـتـنـش خـنـدۀ لشگـر گشته به دلش تیر سه شعبه دو سه تا داغ گذاشت داغ این طـفـل ولی چـنـد برابـر گشته آه! از تیر بزرگی که به حلقومش خورد آه! از آن بـدن کـوچـک بی‌سـر گـشته ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹