ملتهب است حنجرت بس که ندیده آب را داده به خیمه‌های ما وضع تو التهاب را چنگ به سینه می‌کِشی مادر خویش می‌کُشی تشنه‌ترینِ تشنگان سعی مکن سراب را مشک گرفت و رفت تا علقمه تا بیاورد یا که به خـیمه آب را یا خبر ربـاب را کُشت تمام خیمه را رفـتن چـشم‌های تو تا به کجا به مادرت می‌دهی اضطراب را دست به دست رفته‌ای تا ته خیمۀ زنان گریۀ بی‌امان تو خواب نموده خواب را آب نمانده در حرم شیـر نـمانده در برم گبر و جهود و هم نبیند این چنین عذاب را رفت و کشید اماممان منت خولی و سنان حرمله داد آن میان بر سخنش جواب را ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹