سیدالشهدا علیه‌السلام به خيمه‌ها آمدند و ضمن آرام کردن اهل خیام به حضرت زينب فرمودند: نَاوِلِينِي وَلَدِيَ الصَّغِيرَ حَتَّى أُوَدِّعَه؛ فرزند صغیرم را بياور تا با او وداع كنم، حضرت زينب(سلام الله علیها) علي اصغر را به امام علیه‌السلام دادند به نقل الفتوح، مَقْتَل خوارزمی، تَسْلِیَةُ الْمُجالِسْ، بحارالأنوار و دمعة الساکبه حضرت فرمودند: وَيْلٌ لِهَؤُلَاءِ الْقَوْمِ إِذَا كَانَ جَدُّكَ مُحَمَّدٌ الْمُصْطَفَى خَصْمَهُمْ! واى بر اين گروه در آن زمانی كه جدّت پيغمبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم خصم آنان باشد! حضرت خم شدند كه طفل چند ماهه را ببوسند، ولی قبل از بوسه امام علیه‌السلام، حَرْمَلَةُ بْنِ كَاهِلِ تيری رها كرد و گلوی علی اصغر را گوش‌تا گوش بريد! اباعبدالله به حضرت زينب(سلام الله علیها) فرمودند: کودکم را بگیر و سپس دو دست مباركشان را زير گلوي اين طفل گرفتند و دست‌ها از خون علی اصغر پر شد و آن گاه خون‌ها را به آسمان پاشيدند و فرمودند: هَوَّنَ عَلَيَّ مَا نَزَلَ بِي أَنَّهُ بِعَيْنِ اللَّهِ؛ در پيشگاه خدا اين مصيبت‌‌ها براي من آسان است، چرا كه خداوند آن را مي‌بیند. و بر پایه نقل ارشاد، مُثیرُالأحْزان، اعلام الوری، تاریخ الامم، البدایة و النهایة و مقتل امام حسین، امام علیه‌السلام فرمودند: رَبِّ ! إِنْ تَكُنْ حَبَسْتَ عَنَّا النَّصْرَ مِنَ السَّمَاءِ فَاجْعَلْ ذَلِكَ لِمَا هُوَ خَيْرٌ وَ انْتَقِمْ لَنَا مِنْ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ الظَّالِمِين! پروردگارا ! اگر یاری‌ات را از آسمان از ما جلو گیری کردی، پس آن را قرار ده برای آنچه بهتر است و انتقام ما را از مردم