آن شب که بود فرصت سبز دعا فقط گـل کرد در قـنـوت شـما، ربـّـنا فـقط باریده بود عشق به صحرا و می‌وزید عـطـر زلال نـافـلـه از خـیـمه‌ها، فقط وقـتی نـسـیـم گـل‌نـفـسی‌های او وزیـد پر شد فـضای خـیـمه ز بوی خدا فقط پـرسید می‌روید اگر، وقت رفتن است کـوتـاه بـود پـاسـخ‌تان: هـا! کجا؟ فقط کامل عیـار سنگ محک خورده‌ایم ما آغـوش‌مان گـشـوده به روی بـلا فقط آن روح غیرتیم، که ما را توان گداخت از الـتهـاب حـسرت «یا لـیـتـنا» فقط بی‌رنگ می‌شدید از آن آزمـون سرخ من های‌تان گرفت ازو رنگ ما، فقط بـاور نـداشـتـیـد اگـر عـشـق را چــرا بـرداشـتـنـد پـرده ز چـشـم شـما فقـط؟ روزی که آه شیونیان طعم خاک داشت زد خیمه گل خروش شما در فضا فقط منـظـومـه بلند شهـادت سرودنی است با حـنـجـر بـریـده سـر نـیـزه‌هـا فـقـط یک کاروان دلید ولی روی نیزه‌هاست سرهای تان درین سفر از هم جدا فقط ای از زمان همیشه فراتر که مانده است از تـو بـه یــاد خـاطـره کـربـلا فـقـط از حر مجال شرم گرفته است خنده‌ات یعـنی که از تو شکـوه ندارم، بیا فقط زنـجــیــره قــیــام تــو را امـتــداد داد زیـنـب به حـلـقـه حـلـقـه دام بلا فـقـط بر روی نی چو دید گل‌افشانی تو گفت: می‌خـواهد این بهار شکـوه تو را فقط افزون‌تری ز حوصله ما، هزار حیف از تو اگـر که داغ بـمـانـد به جا فقـط هر شعر در رثای تو گفتیم نارساست ای خـطـبه حـماسی سُرخت رسا فقط تو مرگ را به سُخره گرفتی کجا رواست تا نـام تو خـلاصه شـود در عـزا فقط خون بود و داغ بود و عطش بود و آه بود امّــا نــبـود ایـن هـمـه مــاجــرا فـقـط روزی که عشق و عاطفه تاراج می‌شدند سـهـم تـو بود پـاره‌ای از بـوریـا فقـط افتاده از نفس جرس، ای همـنـفس بیا یک شیـون است فاصله تا نـیـنوا فقط او ماند و خون حماسه او ماند و عشق ماند از ما چـرا به جای بـمـاند صدا فقط؟! ✅ لطفا شما هم مُبلّغ و منتشر کننده این کانال خوب و پر محتوا بوده و در ثواب آن سهیم شوید 👇👇👇👇👇👇👇👇 لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/astanevesal لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/astanevesal آدرس اینترنتی سایت آستان وصال ( جامع ترین سایت علوم مداحی کشور ) https://www.astanevesal.ir/ 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹